بورس و اوراق بهادار، بازاریابی داخلی و خارجی، اقتصادی، مدیریت، بازرگانی، قوانین امور گمرکی
تبلیغات
آموزش تخصصی بازار مالی (بورس و اوراق بهادار - فارکس - طلا - بورس کالا - بورس نفت - بورس های بین المللی و....) بصورت کاملا" خصوصی و یا غیر خصوصی سئوالات و یا تقاضای خود را به آدرس hm.nazari20@gmail.com و یا hm.nazari20@yahoo.com ارسال کنید
راز سقوط رشد اقتصادی کشور چيست؟
شنبه 21 آذر 1394 ساعت 1:30 | بازدید : 729 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

راز سقوط رشد اقتصادی کشور چيست؟

دو سالي است كه نرخ رشد اقتصادي كشور به صورت رسمي اعلام نمي‌شود و از لابلاي سخنان مسئولين و نمايندگان مجلس بين ارقام كمتر از يك درصد تا 3.4 درصد نيز يافت مي‌شود.

اما بی‌گمان چيزي كه رخ داده، كاهش جدي در نرخ رشد اقتصادي است كه زماني 6 درصد بود و قرار بود بر پایه برنامه به 8 درصد برسد.

شايد در اين ميان، توضيحي علمي باشد براي پديده‌اي كه اين روزها از انتشار آمارش جلوگيري مي‌شود: عامل سقوط رشد اقتصادی کشور از 6 به 1.5 درصد در فاصله سال 79 تا 86، کمبود سهم بهره‌وری در ایجاد رشد اقتصادی است.

افزایش رشد اقتصادی وابسته به نهاده‌های تولید نظیر نیروی کار و میزان سرمایه‌گذاری است و هر چقدر نیروی کار و سرمایه‌گذاری افزایش یابد، رشد اقتصادی بالا می‌رود؛ اما عاملی که افزون بر این دو، باعث رشد اقتصادی می‌شود و رشد اقتصادی آن هم پایدار است، بهره‌وری است.

با اشاره به سقوط رشد اقتصادی کشور از 6 به 5/1 درصد، در فاصله سال‌های 79 تا 86، علت آن را کاهش رشد اقتصادی دانست و رشد اقتصادی به وجود آمده در مقطع پایانی دهه 70، رشد سرمایه‌گذاری مولد بوده که با کاهش آن، رشد اقتصادی هم به شدت کم شده است، اما اگر بخش بیشتری از این رشد اقتصادی ناشی از بهره‌وری بود، پایدار می‌ماند و با کاهش سرمایه‌گذاری شاهد چنین سقوطی نبودیم.

بیشتر داده‌های آماری کشور، تنها تا سال 86 اعلام شده و پس از آن، بسیاری از آمارهای اقتصادی از سوی دولت ارایه نشده است.

رقابت شدید اقتصادی بین آمریکا و شوروی پس از جنگ جهانی دوم اشاره کرد  در آن مقطع، رشد اقتصادی آمریکا 7 تا 8 درصد بود، اما شوروی سابق تنها با اشاره به حجم تولید، رشد اقتصادی 17 تا 18 درصدی را اعلام می‌کرد که به شدت باعث نگرانی مقامات آمریکا شده بود. با این حال، یک مطالعه مشخص کرد این رشد اقتصادی ناشی از بهره‌وری نبوده و پیش‌بینی کرد این رشد کاهش خواهد یافت و همین اتفاق هم افتاد و شوروی نتوانست رشد خود را ادامه دهد.

با اشاره به مطالعه انجام شده در موضوع رقابت پذیری  در این مطالعه، بنگاه‌ها به کوچک و متوسط و بزرگ تقسیم و بهره وری آنها با هم مقایسه شده است؛ اما با وجود آن که انتظار می‌رود با بزرگ شدن بنگاه ها به دلیل سرشکن شدن هزینه‌ها و قدرتمند شدن بنگاه، بهره‌وری آنها بالا رود، در ایران اتفاق معکوسی افتاده و این بنگاه‌های کوچک هستند که بهره‌وری بالاتری دارند.

دلیل این امر را تأثیرپذیری بیشتر بنگاه‌های بزرگ از شرایط محیطی در مقابل، بنگاه‌های کوچک تأثیرپذیری کمتری از شرایط بیرونی داشته‌اند و بهره‌وری آنها به دلیل عوامل داخل بنگاه بالا رفته است.

بنگاه‌هايي كه بزرگ به دنيا آمده‌اند!

در کشور ما، بنگاه‌های بزرگ از آنجا که دولتی هستند، از آغاز بزرگ به دنیا آمده‌اند، در حالی که در دنیا بنگاه‌ها عمدتا از کوچک شروع می‌کنند و به تدریج با افزایش مهارت و توان و نیرو، رشدی طبیعی و ماندگار می‌کنند و مواردی چون
learning by doing در آنها شکل می‌گیرد؛ همانند شرکت apple که کارش را از یک پارکینگ آغاز کرد و امروز به بنگاه اقتصادی جهانی تبدیل شده است.

در این مطالعه انجام شده، شاخص بهره‌وری کارخانه‌های بخش خصوصی و بخش دولتی تفاوت معناداری نشان نمی‌دهد و روشن می‌کند با وجود پرداخت هزینه خصوصی سازی برخی بنگاه‌های دولتی، در این راه موفق نبوده‌ایم.

 

 

 

موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


صادرات پراید با قیمت ۱۷ میلیون تومان/ مقصد پراید به کدام کشورهاست؟
یک شنبه 21 تير 1394 ساعت 1:56 | بازدید : 692 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

صادرات پراید با قیمت ۱۷ میلیون تومان/ مقصد پراید به کدام کشورهاست؟

در فصل اول سال جاری مجموعا ایران 3516 دستگاه اتومبیل صادر کرد که براساس آمار گمرک از میزان صادرات اتومبیل و قطعات اتومبیل در سه ماهه اول سال جاری بیشترین خودرو به کشور عراق پس از آن به آلمان صادر شده است.براین اساس مجموعا 2400 دستگاه از پژو پارس عمدتا به کشور عراق صادر شده است که براین اساس قیمت پژو پارس برای صادرات به عراق حدود 5700 دلار است و با در نظر گرفتن قیمت دلار ارزش این خودرو معادل 18 میلیون و 240 هزار تومان تمام می‌شود.

پس از پژو پارس بیشترین صادرات مربوط به خودروی پراید بوده است.بر این اساس در فصل بهار حدود 630 دستگاه پراید به کشور عراق صادر شده که در گمرک حدود 5500 دلار ارزش گذاری شده است بنابراین با محاسبه آن براساس قیمت دلار ارزش این پراید‌ها به بیش از 17 میلیون تومان می رسد.

همچنین در این مدت ایران نزدیک به 550 دستگاه "تیبا" نیز به کشورهای عراق، اسپانیا، سودان و آلمان فروخته است. براین اساس قیمت صادراتی "تیبا" نزدیک به 6600 دلار است که ارزش ریالی آن 21 میلیون و 120 هزار تومان تمام می‌شود.

همچنین در این مدت دو دستگاه خودروی سورن نیز با ارزش نزدیک به 7 هزار دلار معادل 22 میلیون و400هزار تومان و یک دستگاه خودروی رانا با ارزش 8500 دلار معادل 27 میلیون و 200 هزار تومان به آلمان فروخته شده است.

آمار گمرک نشان می دهد که در سه ماهه اول سال جاری پنج دستگاه خودروی سواری با مشخصات نامعلوم نیز به الجزایر و آلمان صادر شده است.

موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


درمان فساد اقتصادی جاری در کشور به "جنبش ضد فساد" نیاز دارد
دو شنبه 25 خرداد 1394 ساعت 1:48 | بازدید : 355 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

درمان فساد اقتصادی جاری در کشور به "جنبش ضد فساد" نیاز دارد

     
     درمان فساد اقتصادی جاری در کشور به "جنبش ضد فساد" نیاز دارد
     

    ریشه فساد در تجمیع ثروت در دولت و نهادهای قدرت نهفته است. هنگامی که قدرت و مدیران دولتی یگانه عامل تخصیص منابع محدود باشند و تمامی ثروت در نهادهای قدرت گرد آید، وجود رانت و رانت خواری نه تنها عجیب نیست که کاملا طبیعی است.

    به گزارش شفقنا به نقل از ایلنا، خبر دستگیری حمید بقایی، معاون اجرایی دولت احمدی نژاد، بار دیگر بحث درباره فساد اقتصادی را به سوژه گزارش رسانه ها و موضوع گفتگو در شبکه های اجتماعی تبدیل کرد.

    اگر چه امروز مبارزه با فساد به خواست عمومی مردم و مسئولان ارشد نظام تبدیل شده است اما باید توجه داشت، فساد اقتصادی چیزی جدا از نظام اقتصادی نیست و نگاه به تحولات "اقتصاد سیاسی" سه دهه اخیر، چرایی و چگونگی وقوع مفاسد اقتصادی را عیان­تر می سازد.

    با پیروزی انقلاب اسلامی تصویب 3 قانون مهم در دولت موقت و شورای انقلاب، اقتصاد ایران در سه بخش تولید ، تجارت ، بانکداری به طور کامل در اختیار دولت قرار گرفت که این امر تاثیری شگرف بر آینده اقتصادی کشور گذاشت و مسیر حرکت آنرا مشخص ساخت.

    قانون حفاظت از صنایع

    از آنجا که بسیاری از صاحبان صنایع و تولید کنندگان بخش خصوصی در رژیم گذشته در ارتباط با دربار و از کارگزاران حکومت پهلوی بودند، در فضای انقلابی آن دوران برخورد با این قبیل افراد به یکی از خواسته ها و اهداف نیروها و گروه های سیاسی انقلابی بدل شد. از سوی دیگر عمده گروه های سیاسی متاثر از آرمانهای سوسیالیستی امحای سرمایه داری را از اهداف انقلاب می دانستند. آنان مدعی بودند صنایع ایران بر پایه صنعت و اقتصاد وابسته به سرمایه داری غارتگر جهانی به وجود آمده و تعیین تکلیف آن از اولیت هایی اصلی انقلاب است. آن فضای عمومی و فشارهای سیاسی در دولت موقت نیز نمود پیدا کرد و به تدوین قانون "قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران" منتهی شد که به تصویب شورای انقلاب نیز رسید.

    قانون حفاظت و توسعه صنایع چهار بند داشت. بند الف شامل صنایعی می شد که طبق ادعای طراحان این قانون در یک کشور انقلابی جهان سومی این صنایع باید در اختیار دولت باشند. طبق بند الف صنایع نفت، گاز، راه آهن، برق، شیلات، صنایع تولید کننده فلزاتی که مصرف عمده ای در صنایع دارند مانند فولاد، مس، آلومینیوم، و همین طور ساخت و مونتاژ هواپیما و کشتی همه دولتی شدند.

    بند ب قانون حفاظت و توسعه صنایع شامل موارد زیر بود: صنایع و معادن بزرگی که صاحبان آن از طریق روابط غیر قانونی با رژیم گذشته، استفاده نامشروع از امکانات و تضییع حقوق عمومی به ثروت های کلان دست یافته اند و برخی از آنان از کشور متواری هستند و دولت طبق لایحه قانونی 6738 مورخ 26/03/1358 مدیریت آنها را در اختیار گرفته است. سهام این گونه اشخاص به تملک دولت در می آید. هر گونه رسیدگی مالی و فنی و حقوقی نسبت به این گونه اشخاص در اختیار دولت خواهد بود.

    برای تعیین افرادی که مصداق بند "ب" هستند جلسه ای مشترک میان وزرای بازرگانی، صنایع و معدن، سازمان برنامه و بودجه و نمایندگان شورای انقلاب تشکلیل شد و اسامی 52 نفر از افرادی که مشمول به تصویب رسید و اموال آنان مصادره شد و در اختیار دولت قرار گرفت.

    بند "ج" قانون حفاظت و توسعه صنایع مقرر می داشت که کارخانجات و موسساتی که وام­های قابل توجهی برای احداث یا توسعه از بانک­ها دریافت داشته اند در صورتی که کل بدهی آنها از دارایی خالص آنان بالاتر باشد متعلق به دولت است و بقیه بدهی ایشان به عنوان طلب دولت و مردم به هر صورت که مقتضی باشد وصول خواهد شد. در صورتی که دارایی این واحدها بیشتر از مطالبات بانک­ها و مردم باشد دولت به سمت مالک بانک­ها و نسبت به مطالبات خود و مردم در مالکیت آن واحد سهیم می شود.

    بند "د" این قانون هم مقرر می داشت که کارخانجات و موسسات تولیدی که متعلق به بخش خصوصی بوده و وضع مالی و اقتصادی مساعدی دارند و مشمول بند نباشند بر اساس قبول اصل مالکیت مشروع مشروط، مالکیت آنها از طرف دولت به رسمیت شناخته می شود و مورد حمایت قانونی قرار می گیرد.

    با اجرای قانون حفاظت از صنایع تقریبا عموم صنایعی که در اختیار بخش خصوصی بود در اختیار دولت قرار گرفت.

    قانون ملی شدن تجارت خارجی

    در دولت موقت قانون ملی شدن تجارت خارجی تدوین و به تصویب شورای انقلاب رسید. استدلال طراحان این قانون این بود که اگر به بخش خصوصی اجازه ورود به تجارت داده شود با توجه با حاشیه سود بالای بخش تجارت همه سرمایه ها به سوی تجارت سوق پیدا می کند و بخش تولید با کاهش سرمایه گذاری مواجه می شود. با این استدلال، تجارت خارجی ملی شد و در انحصار وزارت بازرگانی قرار گرفت. "مرکز تهیه و توزیع کالا" هر ساله فهرستی از اقلام مصرفی مورد نیاز مردم را تهیه می کرد و در اختیار فروشندگان و مردم قرار می داد.

    قانون ملی شدن بانک­ها

    قانون ملی شدن بانک­ها در تاریخ 17/03/1358 به شرح زیر به تصویب شورای انقلاب رسید:

    ماده 1 – برای حفظ حقوق و سرمایه های ملی و به کار انداختن چرخ­های تولید کشور و تضمین سپرده ها و پس انداز مردم در بانکها ضمن قبول اصل مالکیت مشروع مشروط و با توجه به:

    - نحوه تحصیل درآمد بانک­ها و انتقال غیر مشروع سرمایه ها به خارج

    - نقش اساسی بانک­ها در اقتصاد کشور و ارتباط طبیعی اقتصاد کشور با موسسات بانکی

    - مدیون بودن بانک­ها به دولت و احتیاج آنها به سرپرستی دولت

    - لزوم هماهنگی فعالیت بانک­ها با سایر سازمان­های کشور

    - لزوم سوق دادن فعالیت در جهت اداری و انتفاعی اسلامی

    از تاریخ تصویب این قانون کلیه بانک­ها ملی اعلام می گردد و دولت ملکف است بلافاصله نسبت به تعیین مدیران بانک­ها اقدام نماید.

    ماده 2 – از این تاریخ تنها امضای مدیرانی که از طرف دولت برای بانک­ها معین می گردند دارای اعتبار قانونی می باشد.

    با تصویب 3 قانون "حفاظت و توسعه صنایع" ، "ملی شدن تجارت خارجی" و "قانون ملی شدن بانک­ها" اقتصاد ایران در تمامی بخش های تولیدی، تجاری و مالی در تملک دولت قرار گرفت و دولت عملا به کارفرمایی بزرگ و یگانه عامل تخصیص منابع تبدیل شد. شرایط و الزامات جنگ و تشکلیل "ستاد بسیج اقتصادی" نیز کاتالیروز دولتی شدن تمام عیار اقتصاد ایران شد.

    این روزها نام­های بسیاری در رابطه با فساد اقتصادی در دولت محمود احمدی نژاد به گوش می رسد: محمدرضا رحیمی، بابک زنجانی، امیرمنصور آریا، حمید بقایی و ... ، رقم­های فساد نیز هر روز سیر صعودی دارد. 3 هزار میلیارد، 6000 میلیارد و ... که با توجه به این اسناد و شواهد، فساد در دولت احمدی نژاد را باید فراتر از اراده اشخاص برای سوء استفاده دانست. ریشه فساد و رانت در آنجاست که در یک فرایند 30 سال تمامی امکانات و منابع مادی و مالی به تملک دولت درآمده است و دوری یا نزدیکی به دولت است که میزان بهره مندی افراد از منابع و امکانات عمومی را مشخص می سازد.

    سپردن حجم عظیمی از منابع مادی به مدیران دولتی به این امید که "پاک دست" باشند نتیجه ای جز فساد اقتصادی فراگیر ندارد. مبارزه با فساد نه با ادعای پاک دستی ممکن است و نه با شعارها و برخوردهای قضایی قابل درمان است.

    امروز درمان فساد اقتصادی جاری در کشور به "جنبش ضد فساد" نیاز دارد و این جنبش برای تحقق اهدافش بیش از معلول ها باید به علت وقوع فساد در کشور بپردازد. همان گونه که بارها در صبحت های مسئولان ارشد نظام تاکید شده است مبارزه با فساد از توان قوه مجریه خارج است و به تصمیمی حاکمیتی و فراقوه ای نیاز دارد. ضرورت مبارزه با فساد در نگاه و ذهن مسئولان باید به اولویت نخست تبدیل شود و از حیطه منازعات و رقابت های سیاسی خارج شود. تا هنگامی که چنین عزمی شکل نگیرد و مبارزه با فساد به اراده ای ملی و حاکمیتی بدل نشود، تمام کوشش ها بی نتیجه است. نگاهی به "اقتصاد سیاسی" فساد در ایران گویای آن است که ریشه فساد در تجمیع ثروت در دولت و نهادهای قدرت نهفته است. هنگامی که قدرت و مدیران دولتی یگانه عامل تخصیص منابع محدود باشند و تمامی ثروت در نهادهای قدرت گرد آید، وجود رانت و رانت خواری نه تنها عجیب نیست که کاملا طبیعی است.

    مبارزه با فساد از مسیر آزادسازی فراگیر اقتصادی و خارج کردن بخش عمده ای بنگاه­ها و موسسات تولیدی، تجاری و مالی از نهادهای قدرت ممکن است.

    وجود اراده برای آزادسازی و خصوصی سازی واقعی، اصلی ترین معیار برای راستی آزمایی ادعای کسانی است که مدعی مبارزه با فساد هستند. نطفه فساد با در اختیار گرفتن و ایجاد انحصار در تمامی منابع تولیدی، تجاری و مالی بسته شد و رویدادهایی چون ضرورت های جنگ و سازندگی، روند تکامل آنرا تسریع کرد و سرانجام دولت احمدی نژاد، به عریان­ترین و نهایی ترین صورت بندی اش رسید.مبارزه با فساد معنایی جز آزادسازی و مبارزه انحصارهای تولیدی، تجاری و مالی ندارد.

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0


    حذف آمار بانک مرکزی نه مطرح، نه ممکن و نه مثبت است
    یک شنبه 24 خرداد 1394 ساعت 1:36 | بازدید : 362 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

    حذف آمار بانک مرکزی نه مطرح، نه ممکن و نه مثبت است

    سیف: حذف آمار بانک مرکزی نه مطرح، نه ممکن و نه مثبت است
     

    چکیده: تولید و انتشار آمار در بانک مرکزی سابقه ای فراتر از قدمت خود این بانک دارد. آماری که به دلیل برخورداری از "سری زمانی" به یک سرمایه اجتماعی تبدیل شده و دیر زمانی است در دل مراکز دانشگاهی و پژوهشی، نهادهای اقتصادی داخلی و بین المللی و محاکم قضایی، جا باز کرده است. حالا این روزها به دنبال طرح پرسش هایی درباره ادامه کار بانک مرکزی در خصوص تولید آمار اقتصادی، موضوع را با رئیس کل بانک مرکزی مطرح کردیم و ابعاد آن را بیشتر شکافتیم.

    آقای دکتر سیف! تصمیم اخیر شورای عالی آمار درباره انتشار آمار اقتصادی توسط مرکز آمار ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

    به نظرم، تصمیم اخیر موضوع جدیدی نیست. همان گونه که می دانید در عین حال که در ماده 54 قانون برنامه پنجم توسعه، اصولاً مرکز آمار ایران مرجع رسمی اعلام و انتشار آمار در کشور معرفی شده است ولی در بند «ج» همین ماده چنین آمده است:

    « به دستگاههای اجرایی اجازه داده می‌شود در حدود وظایف قانونی خود و در چارچوب ضوابط و استانداردهای مورد تأیید شورای عالی آمار نسبت به تولید آمار تخصصی حوزه مربوط به خود اقدام کنند».

    بر همین اساس، بانک مرکزی و مرکز آمار ایران طی سال های گذشته در یک چارچوب منطقی و تقسیم کار مناسب مبتنی بر سوابق تاریخی و واقعیات و نیازهای جامعه به ایفای وظایف خود پرداخته و مطابق قانون عمل کرده‌اند. برهمین مبنا، این بانک در آینده نیز به فعالیت های آماری خود ادامه خواهد داد و این امر مباینتی با تصمیم اخیر ندارد. نظر اینجانب آن است که فعالیت های آماری بانک مرکزی و مرکز آمار در حمایت و تکمیل یکدیگرند و نه جانشین و مزاحم یکدیگر.

    در ارتباط با سابقه و اهمیت آمار در کشور و نقش و جایگاه بانک مرکزی در این زمینه توضیح دهید.

    همانطور که می‌دانید آمار، بازگوکننده عملکرد سیاست‌های قبلی، نشان دهنده وضعیت جاری و همچنین چراغ راه برای رسیدن به آینده است. واضح است که نظام سیاست‌گذاری پولی، ارزی و اعتباری که به تحقق توسعه پایدار و به ویژه در نظام اسلامی به برپاکردن قسط توجه دارد باید از اطلاعات سازگار و قابل اطمینان و به‌هنگام استفاده کند. نظام بانکداری از زمانی که در ایران شکل گرفت حسب ضرورت، اقدام به تشکیل یک مجموعه آماری منسجم کرد و چنانچه به سابقه نظام بانکداری توجه داشته باشیم و ادبیات این موضوع را مرور کنیم در می‌یابیم که بانک ملی ایران از اوان تاسیس -که البته در آن زمان عهده دار وظایف بانک مرکزی هم بود - به ایجاد یک نظام جمع‌آوری، پردازش و تولید اطلاعات اقدام کرده بود و در طول حدود 80 سال همواره در جهت ارتقاء و تقویت نظام آماری خود تلاش کرده است. البته باید اشاره کنم پس از تاسیس بانک مرکزی وظایف بانکدار مرکزی از بانک ملی به بانک‌مرکزی انتقال یافت و به تبع آن نظام آماری هم به بانک مرکزی منتقل شد. باید به این نکته توجه کرد که نظام آماری بانک مرکزی با یک سابقه 80 ساله نه تنها در سیاستگذاری پولی، بلکه در تمام سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های اقتصادی کشور و در تمام برنامه‌های توسعه، سیاستگذاران را در جهت اتخاذ تصمیم‌های مهم و کلیدی یاری کرده است؛ در عین حال جامعه دانشگاهی، علمی و پژوهشی، حوزه تقنین و حوزه قضایی و دادگاه‌ها را هم از داشتن اطلاعات مورد اطمینان بهره‌مند کرده و همزمان در سطح بین‌المللی نیز نماینده فعال و مورد اطمینانی برای کشور بوده است. همچنین در آخرین بررسی صندوق بین‌المللی پول در سال 2012 که از سازمان‌های آماری ایران انجام شد در عمده موارد، آمار بانک مرکزی منطبق بر استانداردهای بین‌المللی شناخته شد و این بانک را به عنوان رابط رسمی آماری بین صندوق و کشور ایران معرفی کردند. در حال حاضر آمار تولید شده بانک مرکزی علاوه بر پاسخگویی به نیاز کارشناسان و تصمیم‌سازان داخلی، به عنوان مأخذ انتشار اطلاعات نهادهای شناخته شده بین‌المللی نیز به حساب می‌آید.

    علی رغم قدمت آماری بانک مرکزی، آیا به نظر شما صحیح است که هم بانک مرکزی و هم مرکز آمار ایران این آمار را تولید کنند؟

    همانطور که اشاره کردم، به نظرم این امر نه تنها اشکال ندارد بلکه نقطه مزیتی برای نظام آماری کشور نیز به شمار می‌رود.

    به هر حال این یک واقعیت است که بانک مرکزی از دیرباز (از سال 1315) به تولید آمار اقتصادی اقدام کرده است و اگر به عنوان مثال نرخ تورم را در نظر بگیریم، از جوانب مختلف این آمار مورد استفاده قرار می‌گیرد. اول اینکه نرخ تورم که عموماً به منظور ارزیابی عملکرد‌ اقتصاد کشور و ارایه چشم‌انداز آتی کاربرد دارد در تواتر مناسب و بیشتر در تواتر ماهانه به منظور گزارش از وضعیت اقتصادی منتشر می‌شود.

    هدف دوم تکمیل سری زمانی برای مقاصد تحقیقی، پژوهشی و علمی است که از این منظر سرمایه اجتماعی ارزشمندی در کشور ما محسوب می‌شود. هدف سوم استفاده در محاکم و مراجع قضایی، تمدید قراردادها، محاسبه ارزش روز دیون و مهریه‌ها و قس علیهذا که از این نظر هم یک سری زمانی طولانی مدت از ضروریات خواهد بود. اگر به این موارد توجه کنیم درمی‌یابیم که سری زمانی طولانی و سازگار به شدت مورد نیاز جامعه است؛ در این رابطه آمار بانک مرکزی نیازهای موجود را پاسخ می‌دهد. به هرحال ما تلاش های مرکز آمار را نیز بسیار مهم و مفید می‌دانیم. شخصاً اعتقاد دارم این امر که دو دستگاه مستقل در کشور به تولید آمار بپردازند و یکدیگر را کنترل کنند مزیت مناسبی دارد. خوشبختانه در طول چند سالی که آمار موردنظر به صورت همزمان تولید می‌شود، روندها و متوسط ارقام همدیگر را تایید می‌کنند.

    آیا حذف بانک مرکزی از حوزه انتشار به مصلحت کشور است و در صورت بروز، این امر چه عواقبی در پی خواهد داشت؟

    همانطور که اشاره کردم اساسا حذف بانک مرکزی از حوزه آمار مطرح نیست و شورای‌عالی آمار هم چنین چیزی نگفته و قانون برنامه پنجم توسعه هم در خصوص تولید آمار توسط دستگاه‌های تخصصی تکلیف را مشخص کرده است. آمار تولیدی و منتشر شده توسط بانک مرکزی نیز همگی آمار تخصصی و مورد نیاز این بانک است و به عبارت دیگر، بانک مرکزی از استفاده‌کنندگان اصلی و عمده آمار تولید شده خود بوده است.

    علاوه بر این سری زمانی مورد استفاده در محاکم قضایی و تصمیم‌گیری و تحقیق از هر جنبه‌ای که توجه کنید به سازگاری نیاز دارد. به عبارت دیگر، سری زمانی باید به اندازه لازم طولانی و سازگار باشد و از این رو نمی‌توان در بسیاری از موارد به سری زمانی نرخ تورم مرکز آمار که از سابقه زمانی و قدمت لازم برخوردار نیست اکتفا کرد. برای مثال شما نمی‌توانید محقق را به استفاده از آمار دوگانه وادار کنید. یک پژوهشگر برای نتیجه پژوهش خویش نگرانی‌های علمی و فنی دارد و نمی‌خواهد در زمانی که مورد نقد و داوری قرار می‌گیرد آمار مورد استفاده وی به عنوان پایه مدل‌های آماری‌اش مورد شک و سوال باشد. از طرف دیگر، انتشار آمار بانک مرکزی از حیث اعتبار آماری کشور در سطح بین‌المللی هم بسیار مهم و ضروری است. حوزه آمار بین‌المللی این موضوع را برنمی‌تابد که کشوری سری زمانی آمار اقتصادی خود را دچار شکست کند. برای مثال در کشور آمریکا علی‌رغم وجود دستگاه عریض و طویل آماری، هنوز به همین دلایل، دفتر آمار وزارت کار (BLS) نرخ تورم را و دفتر آمار وزارت بازرگانی نرخ رشد اقتصادی را اعلام می‌کند. این تصمیم به این دلیل نیست که حوزه مرکز آمار در آن کشور از این نظر ناتوان است و یا اینکه نمی‌تواند آمار منتشر کند، بلکه فقط برای حفظ اعتبار سرمایه‌های اجتماعی است که این گونه تصمیم گرفته‌اند. مثال دیگر کشور آرژانتین است که با یک تصمیم مشابه و ایجاد اختلال در سری زمانی نرخ تورم در سال 2007 میلادی مورد نکوهش و جریمه‌های سنگین صندوق بین‌المللی پول قرار گرفت و تا حد زیادی اعتبار آماری خود را در سطح بین‌الملل از بین برد. پس در یک جمله می‌توان این گونه بیان کرد که حذف آمار بانک مرکزی نه مطرح، نه ممکن و نه واجد تبعات مثبت است؛ بلکه پیامدهای جدی منفی نیز برای امور علمی، تحقیقاتی، سیاستگذاری و اعتبار بین المللی کشور دارد. البته دربند «ج» ماده 54 قانون برنامه پنجم توسعه هم قانونگذار برای همین منظور به دستگاه‌های مختلف مجوز لازم را داده است.

    آقای دکتر سیف به سوال آخر می‌رسیم؛ بانک مرکزی در این شرایط آیا همچنان به تولید و انتشار آمار ادامه می دهد؟

    همانطور که توضیح داده شد از نظر تولید آمار، بانک مرکزی خود، استفاده‌کننده اصلی آمار اقتصادی با این حجم وسیع و جزییات است. بر همین اساس در بانک‌ مرکزی تولید آمار اقتصادی ادامه خواهد داشت؛ اکنون در حال انجام مراحل تجدید نظر سال پایه و تغییر آن از سال 1390 به 1395 و همچنین از باب انجام وظایف قانونی ملزم به تداوم تولید و انتشار عمومی آمار هستیم.

    با توجه به این که‌ تعدادی از استفاده کنندگان به طور مستمر از طیف وسیعی از آمارها و اطلاعات بانک مرکزی برخوردار می شوند و برای این که وقفه ای در فعالیت این گونه اشخاص ایجاد نشود، بانک مرکزی از این پس نیز همچون گذشته، اطلاعات و آمارهای تولیدی خود را از طریق وب‌سایت اطلاع رسانی خواهد کرد.

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0


    پول کثیف آوردیم، دخترتونو بردیم! (طنز)
    چهار شنبه 20 خرداد 1394 ساعت 1:41 | بازدید : 435 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

    پول کثیف آوردیم، دخترتونو بردیم! (طنز)

     
     
     
     
     
    بازار داغ پولشویی؛
    پول کثیف آوردیم، دخترتونو بردیم! (طنز)
    همین که حرف پول شویی می شود، در ذهن آدمک دلاکی می آید که لیف و کیسه به دست، مشغول کیسه کشیدن اسکناس های ریز و درشت است و هر چند دقیقه فریاد می زند خشک! پول ها هم یکی یکی در صف منتظر مشت و مال بعد از حمام هستند.
    سرویس کشکول جام نیوز:

    مجله خط خطی - شایان حسین نژاد: همین که حرف پول شویی می شود، در ذهن آدمک دلاکی می آید که لیف و کیسه به دست، مشغول کیسه کشیدن اسکناس های ریز و درشت است و هر چند دقیقه فریاد می زند خشک! پول ها هم یکی یکی در صف منتظر مشت و مال بعد از حمام هستند.

    این روزها بحث پول شویی و پول های کثیف بسیار داغ است و به هر طرف نگاه کنی، یکی را می بینی که آن را تایید و دیگری آن را تکذیب می کند. ما هم از سر بیکاری تحقیق کردیم و متوجه شدیم چرا پول ها کثیف می شوند و نیاز به شستشو پیدا می کنند و چند طرح برای جلوگیری از کثیف شدن پول ها ارائه کردیم که امیدواریم استفاده شده و مورد قبول واقع شود.

    طرح ممنوعیت زیرمیزی

    همانطور که می دانید بسیاری از ما عادت داریم یک چیزهایی را از سوراخی خارج کرده و گرد کنیم و زیر میزها بمالیم تا بعد از مدتی خودش خشک شود و بیفتد. بنابراین وقتی پولی از زیر میز عبور کند احتمال دارد با آن چیز خشک شده برخورد داشته و کثیف شود، پس بهتر است نگذاریم پول ها زیر میزی رد و بدل شوند و هر چه هست رو باشد. البته تا وقتی که عادت مان عوض نشود و زیرمیزی را روی میز نمالیم، این طرح می تواند مورد استفاده قرار گیرد!

    طرح ممنوعیت امور تبلیغاتی

    اگر خدای نکرده قرار شد پول های کثیف صرف امور تبلیغاتی شود، بهتر است که صرف تبلیغات کالاهایی از قبیل پودر ماشین لباسشویی و مایع دستشویی، که در تمیز کردن کمک می کنند، شود یا با مدیریت و برنامه ریزی درست می توان آن را به سمت امور انتخاب بهترین ماده تمیز کننده و انتخاب مناسب ترین مایع شوینده هدایت کنیم که به ثواب هم نزدیکتر است.

    طرح تطهیر اقتصادی خودروها

    وقتی در یک ارگانی صد نفر با رانت 27000 هزار خودروی لوکس وارد می کنند، باید به فکر بود. مثلا وقتی پورشه ای وارد شد قبل از سوار شدن کاملا آن را شسته تا تمیز و طیب و طاهر شود. فقط بی زحمت داخلش خشک شویی شود که یک وقت به تودوزی هایش آسیبی وارد نشود چون باعث افت قیمتش می شود. به هر حال طرح مقابله با پول کثیف دلیل نمی شود که برخی با ضرر مالی مواجه شوند!

    طرح پیشگیری از آلودگی در کارخانه ها

    پول ها ترجیحا دور از دست کارگرها نگهداری شود، زیرا آنها زیاد کار می کنند و معمولا دست شان آلوده است و اگر به پول بخورد باعث کثیف شدن آن می شود. البته این کار همین الان هم به بهترین نحو صورت می گیرد و کارگری که صبح تا شب کار می کند به سختی پولی می بیند که در دست بگیرد و بخواهد کثیفش کند. معلوم می شود در این زمینه خیلی هم، کم کار نبوده ایم و بالاخره کارهای مفیدی صورت گرفته که امیدواریم این روند هر چه بیشتر و بهتر پیگیری شود!

    طرح راه اندازی شرکت های هدفمند

    وقتی در یکی از جزایر 9570 شرکت قرار دارد که کد پستی 99 درصد آنها یک رقم است و 2814 تا از شرکت ها فقط با یک آدرس به ثبت رسیده، خب در کنارشان یکی دوتا شرکت تولید مواد شوینده هم قرار دهند که همه این شرکت ها را کنترات بشوید دیگر!

     

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0


    چگونه رنگ ها بر افکار مشتریان تاثیر می گذارند
    پنج شنبه 14 اسفند 1393 ساعت 23:53 | بازدید : 527 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

     چگونه رنگ ها بر افکار مشتریان تاثیر می گذارند ... 

    نقش رنگ چیست؟

    رنگ ها معناهای خاصی دارند، اما این معناها دائمی نیست. این معانی در طول قرن ها به رنگ ها اختصاص داده شده است و ممکن است همین رنگ ها دوباره معناهای مختلفی پیدا کنند.رنگ میتواند یک ابزار ارتباط بصری مهم باشد که می تواند بر روانشناسی بیننده در سطحی نیمه هشیار تاثیر بگذارد.

    رنگ یک ابزار روانشناسی کاملا قوی در طراحی لوگو است. رنگ می تواند پیام های مثبت و منفی را بفرستد، مردم را به خرید کردن ترغیب کند یا از خرید منصرف سازد و اعتماد را کم یا زیاد کند. یک انتخاب مناسب رنگی بر تقویت و یا تضعیف طراحی لوگو شما تاثیرگذار است بنابراین رنگی درست برای لوگوتان انتخاب کنید تا شما را در ایجاد مفاهیم گوناگون یاری کند، رنگ های مختلف در اجتماع های گوناگون به یک معنی نمیباشند بلکه معانی مختلفی دارند.

    انتخاب تنها یک رنگ کنترل بیشتری در اختیار شما قرار میدهد تا بتوانید لوگوتان را آنطور که می خواهید در چشم مردم جلوه کند، و می توانید آن رنگ را به عنوان مشخصه آن نام تجاری قرار دهید. بنابراین رنگ نقشی مهم در به خاطر ماندن برند در ذهن بیننده دارد.

    یک تفسیر شخصی از رنگ به عواملی مانند سن، ملیت، حرفه، علاقه، و اولویت های شخصی بستگی دارد. شما باید به طور کامل درک دقیقی از هدف افراد مورد نظرتان داشته باشید. زمان مواجهه با یک محصول جدید، رنگ و ظواهر بصری (۹۳%) دیگر عوامل مانند بافت (۶%) و صدا و بو (۱%) در ذهن مصرف کننده باقی می ماند. ۸۵% از خریداران می گویند که رنگ یکی از دلایل اصلی آن ها براای انتخاب و خرید میباشد. دیگر تحقیقات نشان داده است که رنگ شناسایی یک برند را بیشتر از ۸۰% بالا می برد.

    در ادامه میتوانید یک راهنمای اولیه برای روانشناسی رنگ را ملاحظه بفرمایید.

    قرمز

    قرمز رنگ جلب توجه است.همچنین از آن برای به هیجان آوردن مردم نیز استفاده میشود . قرمز برای ایجاد احساس فوریت استفاده می شود و ضربان قلب بیننده را بالا می برد.

    صورتی

    صورتی از آرام ترین رنگ هاست. ممکن است شنیده باشید که بعضی وقت ها زندانیان را در سلول های صورتی قرار می دهند زیرا  رنگ صورتی میزان عصبانیت و تهاجم را کم میکند. صورتی برای خریداران سنتی جذاب است.

    آبی

    آبی ایجاد احساس اعتماد وامنیت می کند. آبی رنگی است که از فاصله های بسیار دور همم  دیده می شود. دلیل آبی بودن چراغهای فرودگاه ها به همین علت میباشد.آبی سلطنتی، خریدارانی که عجله دارند را مجذب می کند و برای محصولات پاک کننده مناسب است، سرمه ای خریدارانی را که به بودجه شان اهمیت میدهند را مجذوب می کند و برای لوگو های سازمانی و شرکتی مناسب تر است. آبی رنگ مورد علاقه بیشتر مردم است.

    زرد

    رنگ زرد در اکثر موارد توجه کسانی را جلب می کند که فقط به ویترین مغازه ها نگاه می کنند، و احساس خوش بینی و جوانی را منتقل می کند.این رنگ تمرکز و خلاقیت را بالا میبرد و روشنفکران را جذب می کند.با دیدن رنگ زرد مغز سروتونین بیشتری آزاد می کند (احساس خوب شیمیایی طبیعی)

    سبز

    سبز رنگ طبیعت، بوم شناسی و ثروت است. از رنگ سبز روشن برای آرامش بخشی در اتاق های بیمارستان ها استفاده میشود.رنگ سبز تیره برای افراد محافظه کار، مذکر جذاب است. سبز با خوش شانسی، سخاوت، باروری و حتی حسادت و رشک در حالت منفی نیز در یک گروه قرار می گیرد.

    نارنجی

    نارنجی می تواند برای ایجاد حرکت و انرژی بدون اینکه بیننده را مقاومت کند مورد استفاده قرار گیرد. رنگ نارنجی خریداران را به طور ناگهانی مجذوب میکند و یک فراخوان به حرکت را ایجاد می کند مانند خرید، فروش یا متعهد شدن. این رنگ گرما، اشتیاق، ماجراجویی، رفتار و روش جدید را انتقال می دهد.

    بنفش

    این رنگ فعایلت های مغزی را که در رابطه با حل کردن مشکل است را فعال می کند. بنفش راز، خرد و احترام را به همراه دارد. برای محصولات ضدپیری و زیبایی کاربرد دارد، رنگ سلطنت و نوع  تیره آن نشان ثروت است و نوع روشن آن معرف بهار و داستان های عاشقانه ست.

    مشکی

    سیاه برای رساندن توانایی و قدرت استفاده می شود.انتقالات این رنگ هوشمندی، وقار، بدی، توانایی، راز، رسمی، تحریف، خوشگذرانی و .. است.

    خاکستری

    خاکستری نشان دهنده کمبود انرژی، خونسردی، مالیات، سنین پیری، خنثی بودن و آرام بودن است. خاکستری رنگ خوبی در طراحی لوگو نیست اما برای نشان دادن کیفیت نا مناسب چیزها مناسب است.

    قهوه ای

    رنگ قهوه ایی برای بیان کردن طبیعت، دوستی، راستگویی و زمین مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین این رنگ نشان دهنده پایداری، تجربه و راحتی است.

     

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 10
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 2
    |
    مجموع امتیاز : 2


    6 روش بازاریابی برند لوکس
    پنج شنبه 14 اسفند 1393 ساعت 23:50 | بازدید : 583 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

     6 روش بازاریابی برند لوکس

    برند لوکس در بازاریابی و فروش کاملا متفاوت نسبت به سایر برند ها است. بدین ترتیب که به یک نگرش خاص برای مدیریت برند و بازاریابی دارد.  نتایج حاصل از تحقیقات بازار نشان می دهد اصول بازاریابی که یک برند لوکس به منظور ارائه به بازار به چه عواملی نیاز دارد. این عوامل عبارتند از:
     

    برند لوکس باید چیزی بیش از یک لوگو یا نشان تجاری باشد.

    زمانی که مشتریان در مورد برند لوکس واقعی فکر می کنند، آن ها به احتمال زیاد به یک مجموعه ی کامل از تداعیات بصری به جای یک لوگو خام می اندیشند. این مجموعه تداعی ها می تواند شامل نشانه های برند، لوگو، رنگ، الگوها تصاویر و مفاهیم همراه با آن باشد. به عنوان مثال برند مکباف (مرکز کارشناسی و بازرگانی فرش ابریشم) است. این برند علاوه بر لوگو توسط الگوی بافت فرش های مدرن ابریشم شناخته شده است، مثال ملموس دیگر برند رولکس در بازار ساعت است.
     

    ایجاد هویت و داستانی ویژه برای برند

    هویت لوکس مهم ترین جذبه یک برند لوکس است. یک برند لوکس باید به باورها و اعتقادات مشتریان به جای ارزش های برند تکیه نماید. بر عکس برندهای عمومی وقتی یک برند لوکس می شود، نباید در پی کسب رضایت همه باشد، و فقط کافیست تلاش هایی را جهت رضایتمندی مشتریان خاص خود داشته باشد.
     

    ایجاد یک تجربه لوکس برای مشتری

    برند لوکس علاوه بر محصول، ارزش های دیگری را نیز برای مشتری در بر دارد. این برند ها فراتر می روند و خدمات منحصربه فردی به مشتری ارائه می کنند. منحصربه فرد بودن و ایجاد هویت در یک برند لوکس همواره به عنوان یک عامل موفقیت در نظر گرفته می شود. البته فراموش نکنید که برخی الزامات در خدمات باید رعایت شود. به عنوان مثال ارائه خدمات به موقع و بدون تأخیر جزو موارد اولیه برای برند لوکس است. برند لوکس باید یک سلوک خاص ایجاد نماید تا اجازه دهد مشتریان تجربه های خوبی با برند داشته باشند. لوازم آرایشی اوریفلیم در تبلیغات خود چنین حسی را به مشتری القا می نماید. و یا مکباف در ایران این کار را به خوبی انجام می دهد. در لحظه خرید فرش ابریشم نام مشتری و تاریخ خرید فرش بر روی شناسنامه چاپ می شود و این یک تجربه شخصی برای مشتری محسوب می شود.
     

    ایجاد جذابیت برای مشتریان به سمت برندهای لوکس

    برند لوکس سعی در ایجاد یک تجربه بسیار متمرکز در میان مشتریان واقعی دارند. و این دقیقاً بر عکس عملیات بازاریابی در بازار محصولات عمومی است که در آن شرکت ها چند تلاش متمرکز به صورت تواما دارند و دلیل این موضوع این است که آن ها می خواهند به طیف وسیعی از مشتریان دست پیدا کنند. برندهای تجاری عمومی مشتریان خود را تعریف می کنند و سپس آن ها را در حجمه سنگین تبلیغات قرار می دهند تا محصولات آن ها را بخرند.

    اما برند لوکس نقش معکوسی دارد و این مشتریان هستند که به سمت برند لوکس کشیده می شوند. به عبارت دیگر افزایش مشتریان یک برند لوکس باعث کاهش ارزش آن ها می شود. بدین ترتیب فقط مشتریان وفادار باقی می مانند.
     

    برند لوکس کمتر محصول توزیع می کند

    محصولات عمومی با افزایش تعداد کلا سعی در افزایش فروش دارند و کم بودن کالا منجر به نارضایتی مشتریان می شود. به عنوان مثال اگر شما که مصرف کننده لبنیات پگاه هستید، یک روز به فروشگاه بروید و پگاه در یخچال وجود نداشته باشد، از این برند ناراضی می شود. اما برند لوکس این کار را انجام نمی دهد و تعداد بسیار کمی از کالا را تولید می کند تا محصولات کمیاب و تک باشد به عنوان مثال مکباف در یک سال فقط دو یا سه طرح تکراری می فروشد.
     

    طراحی فروشگاه برند لوکس

    برند لوکس باید به صورت خلاقانه ای فروش برود. قبلا استفاده از طراحی ساده برای فروشگاه برندهای لوکس کافی بود، اما در حال حاضر آن ها باید طراحی چند بعدی را در نظر بگیرند. به طوری که فضا باید با باورهای برند یکپارچگی داشته باشد. 

     

     

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 10
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 2
    |
    مجموع امتیاز : 2


    نگاهی دیگر به نابرابری اقتصادی
    پنج شنبه 30 بهمن 1393 ساعت 15:10 | بازدید : 520 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

     

    نگاهی دیگر به نابرابری اقتصادی

    نابرابري اقتصادي در سال هاي اخير مجددا در صدر مباحث اقتصادي و به تبع آن مباحث سياسي و اجتماعي قرار گرفته است. نگاهي به روند فزاينده جست وجوي کلمه «نابرابري» در گوگل، عمق توجه جهاني به آن را آشکار مي کند. توجه رسانه ها و شبکه هاي اجتماعي در ايران به پديده «بچه پولدارهاي ايران» يا پوشش گسترده گزارش «آکسفام» که خبر از سهم 50 درصدي «يک درصد پولدار» از ثروت دنيا مي داد (و اگر در محافل دانشگاهي باشيد، بحث کتاب «سرمايه» توماس پيکتي)، نشان از مطرح شدن گسترده مساله نابرابري دارد. 
    دكتر حسين عباسي؛ مدرس اقتصاد دانشگاه مريلند در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: همين توجه باعث مي شود، دانشگاهيان بخواهند از زواياي مختلف اين پديده را بررسي کنند. اين نوشته هم تلاشي است در اين راستا. 
    ادعاي اين نوشته اين است که نابرابري اقتصادي، مي تواند معاني مختلفي داشته باشد و بسته به متغيري که براي تعريف نابرابري به کار مي رود و نيز بسته به منشا ايجاد نابرابري، مي تواند براي اقتصاد مفيد يا مضر باشد: 

    نخست) نابرابري در دستمزد 
    اگر نابرابري را بر مبناي درآمد افراد از محل کار (يعني دستمزد) تعريف کنيم و براي تعريف آن ضريب جيني را به کار گيريم، نه تنها نابرابري در نفس خود بد نيست، بلکه موتور محرکه اقتصاد و عامل اصلي ايجاد انگيزه براي تلاش است. 
    براي اثبات مدعا کافي است شرايطي را فرض کنيم که همگان، مستقل از ميزان تجربه، تحصيلات، توانايي و تلاش، دستمزدي يکسان بگيرند. در چنين جامعه اي، هيچ انگيزه اي براي کسب توانايي و تحصيلات و نيز تلاش وجود نخواهد داشت. مطالعات بازار کار در اين حوزه بيشتر از آنچه معطوف به مساله نابرابري باشد، ناظر به اين است که بازار کار به چه مشخصاتي (تحصيلات، تجربه، نژاد، جنسيت يا...) دستمزد بيشتري مي دهد. اگر ببينيم بازار کار مثلابه تحصيلات بها مي دهد، سياست بايد اين باشد که افراد را به سمت کسب تحصيلات بيشتر برانيم. يا اگر بازار به مشخصات غيراکتسابي (مثل نژاد يا جنسيت) بها مي دهد، مشکلي است که بايد با سياست هاي ضدتبعيض با آن مقابله شود. اين داستاني است که در اکثر کشورهاي توسعه يافته بخش بزرگي از توجه محققان بازار کار را به خود جلب کرده است. 
    البته در اين حالت ممکن است به پايين ترين بخش توزيع دستمزد نگاهي دقيق تر بيندازيم و خواهان افزايش دستمزد افرادي که در اين بخش هستند، باشيم. اين بحث به تعيين «حداقل دستمزد» بر مي گردد که به همراه خود تمامي مباحث مربوطه از قبيل اثر تعيين حداقل دستمزد بر نرخ بيکاري و نيز گسترش فعاليت هاي پنهان و قراردادهاي ناشفاف را مطرح مي کند. در هر حال، اين بحث ها ديگر به طور مستقيم به نابرابري مربوط نمي شوند. 

    دوم) نابرابري در هزينه خانوار 
    اگر نابرابري بر مبناي هزينه ها (هزينه کل خانوار يا هزينه سرانه) يا بر مبناي درآمدي که افراد در بلندمدت از منابع مختلف مثل بازار کار و دارايي ها کسب مي کنند، تعريف شود، به حوزه «رفاه» وارد مي شويم. در اين حوزه، ضريب جيني هزينه ها براي صحبت از نابرابري به هيچ وجه کافي نيست. فرق است بين «رفاه» و «هزينه» و هر مطالعه اي بايد اين فرق را هم وارد مدلش بکند. 
    در هر حال، در اينجا مهم ترين نکته پرهيز از خلط مساله نابرابري از مساله فقر و تامين حداقل رفاه است. نابرابري اقتصادي در معناي اخير، به هيچ وجه مترادف با فقر نيست. يک جامعه مي تواند فقير يا ثروتمند باشد و برابر يا مي تواند فقير يا ثروتمند باشد و نابرابر. همچنين در حالت ديناميک آن، به سادگي مي توان حالتي را تصور کرد که وضع همه افراد جامعه بهتر شود، ولي نابرابري افزايش يابد (کافي است وضع دهک پايين 10 درصد بهتر شود و وضع دهک بالا11درصد). 
    به همين ترتيب، مي توان شرايطي را تصور کرد که وضع همه بدتر شود، ولي شاخص نابرابري بهبود يابد (شرايطي که اقتصاد ايران در سال هاي اخير به دليل ابتلابه رکود تورمي تجربه کرد). در نهايت، آنچه در حوزه رفاه مهم است، اين است که افراد جامعه در تله فقر گرفتار نشوند و از حداقلي از رفاه اقتصادي برخوردار باشند. گفتني است که اين «حداقل»، کاملابستگي به قدرت توليد اقتصادي جامعه دارد. اقتصاد ايران با توليد سرانه حدود 16 هزار دلار با معيار «برابري قدرت خريد» (آمار بانک جهاني) قادر نيست رفاهي را که اقتصاد سوئيس (با توليد سرانه حدود 56 هزار دلار) براي افراد فقيرش تامين مي کند، فراهم کند. 
    در هر حال، ادامه اين بحث از حوزه نابرابري خارج شده و به حوزه «تامين حداقل رفاه» وارد مي شود. 

    سوم) نابرابري در ثروت 
    بحثي که پس از انتشار گزارش «آکسفام» و نيز نشر کتاب «سرمايه» توسط «توماس پيکتي» به شدت بالاگرفته است، نابرابري ثروت است. گفته مي شود اينکه يک درصد از جمعيت دنيا نيمي از ثروت آن را در دست داشته باشد، فاجعه اقتصادي است. 
    نکته اصلي اين است که حتي اگر چنين باشد، اين مساله با «نابرابري» متفاوت است. شما مي توانيد «يک درصد» خيلي ثروتمند داشته باشيد در کنار توزيع ثروت متعادل براي بقيه يا توزيع ثروت نامناسب داشته باشيد به همراه مثلانيمي از ثروت در دست «10 درصد» جامعه. 
    علاوه بر اين، آنچه مهم است، جدا کردن اثر اين مشاهده بر عملکرد اقتصادي از اثر آن بر عملکرد سياسي است. بيشتر مباحث در اين حوزه، از جمله مباحث مطرح شده توسط «پيکتي»، مشکل اصلي را در اثر سياسي تجمع ثروت مي بينند. در واقع اگر آن «يک درصد» ثروتمند بتوانند بر سازوکار سياسي اثر بگذارند (که احتمالاچنين است) و مثلاانحصاراتي براي خود کسب کنند، اثر آن بر سياست (و در نتيجه بر اقتصاد) قطعا منفي خواهد بود. 
    در چنين حالتي، مشکل سياسي است نه اقتصادي. راه حل چنين مشکلي شفافيت عملکرد دولت ها است، نه بر هم زدن سازوکار توليد ثروت. علاوه بر اين، در بيشتر موارد، به خصوص در کشورهاي در حال توسعه و به طور مشخص در کشورهايي که سياستمداران از رانت منابع برخوردارند، رابطه بين ثروت و سياست يک طرفه نيست. در چنين جوامعي، آن يک درصد ثروتمند به احتمال قريب به يقين، با استفاده از رانت قدرت سياسي به ثروت رسيده است و جدا کردن اين گروه از صاحبان قدرت سياسي تقريبا غير ممکن است. 

    چهارم) نابرابري اقتصادي با منشا «رانت» 
    ادعاي اين نوشته در عدم اثر منفي بيشتر انواع نابرابري بر عملکرد اقتصادي، البته به اين معني نيست که هر نوع نابرابري مفيد يا بي ضرر است. نابرابري اقتصادي اگر نتيجه انواع رانت (اقتصادي يا سياسي) باشد، مخل توليد و کارآمدي است. 
    دولت، بنا به تعريف، قدرت سياسي دارد. همراه با اين قدرت، امکان کسب ثروت مي آيد. برنامه هاي تصويب شده توسط سياسيون، برنده و بازنده دارد. طبيعتا اين برندگان و بازندگان تمام سعي خود را مي کنند تا بر تصميمات اثر بگذارند و از رانت سياسي استفاده کنند. اگر نوع حکومت به گونه اي باشد که دست تصميم گيران در دخالت در فعاليت هاي اقتصادي باز باشد، رابطه ثروت و رانت سياسي محکم تر مي شود. 
    اقتصاد بسياري از کشورها از جمله ايران آکنده است از دخالت هاي قانوني و غيرقانوني سياست در اقتصاد. به موارد قانوني اش اشاره مي کنم و موارد غير قانوني اش را به دانش خوانندگان وامي گذارم: هر مجوزي که براي واردات صادر مي شود، هر امضايي که زير برگه درخواست ارز دولتي يا وام ارزان و امثال اينها مي نشيند و به طور کلي هر نوع «مجوز»ي که براي فعاليت هاي اقتصادي صادر مي شود، به اين نابرابري دامن مي زند. تصميم گيراني که وجود چنين مجوزهايي را تصويب کرده و از آنها حمايت مي کنند، در مرکز اتهام ايجاد نابرابري قرار دارند. انتظار از بوروکرات ها و سياستمداران براي اتخاذ تصميم بر مبناي رفاه اجتماعي و کارآمدي اقتصادي، انتظار بي جايي است. تجربه اين را نشان داده است. 
    اجماع اقتصاددانان اين است که نابرابري بر مبناي رانت سياسي، بر عملکرد اقتصادي اثر منفي دارد. دليل نظري اين است که افراد به جاي سرمايه گذاري بر فعاليت هاي مولد، انگيزه قوي دارند که بر ايجاد رابطه با سياسيون و استفاده از رانت سياسي سرمايه گذاري کنند. شواهد تجربي از چنين جامعه اي هم بسيار است. فسادهاي برملاشده در سال هاي اخير در اقتصاد ايران از جمله اين شواهد هستند. اين دليل نظري، در کنار شواهد بارز آن در ايران و بسياري از کشورها سبب شده است که مردم به مشاهده نابرابري حساس شوند. به زبان ساده تر، وقتي انباشت ثروتي مشاهده مي شود، اولين نکته اي که به ذهن بسياري مي رسد، اين است که فرد رابطه اي با قدرت دارد که توانسته به چنين ثروتي دست يابد. در چنين جامعه اي نابرابري معلول است نه علت. رفع آن با دخالت بيشتر دولت در اقتصاد و مثلابا ابزارهاي مالياتي و سوبسيدي بيشتر به شوخي مي ماند تا به نظريه اقتصادي. راه حل موجود براي اين نوع نابرابري هم، کنترل قدرت سياسي از طريق شفاف کردن فعاليت هاي آن و کوتاه کردن دست دولت از دخالت در اقتصاد، تا حد ممکن، است. 

    پنجم) نابرابري با منشا «سرمايه انساني» 
    نوعي نگراني از نابرابري اقتصادي، حتي وقتي منشا آن عملکرد سالم اقتصاد باشد، وجود دارد که قابل توجه است. آينده اقتصادي فرزندان با موقعيت هاي اقتصادي والدين رابطه مستقيم دارد. والدين ثروتمند قادرند بر افزايش توانايي فرزندانشان سرمايه گذاري بيشتري کرده و آينده آنها را تضمين کنند. والدين کم درآمد ممکن است نتوانند چنين امکاني را براي فرزندانشان فراهم کنند. 
    به عبارت ديگر، نابرابري ممکن است منجر به کاهش «تحرک اقتصادي-اجتماعي» (امکان جابه جا شدن افراد در موقعيت هاي اقتصادي و اجتماعي) شود. به زبان ساده، اينکه فرزند يک فرد فقير تا چه حد براي خود آينده روشني را تصوير مي کند، در انگيزه او براي تلاش و کسب سرمايه انساني موثر است. چنين موضوعي هر چند با وضع اقتصادي خانواده ها ارتباط دارد، بيشتر به نابرابري موقعيت ها برمي گردد. رفع «نابرابري موقعيت ها» الزاما با رفع «نابرابري اقتصادي» يکي نيست. علاوه بر سياست هايي که هدفش افزايش رفاه پايين ترين دهک هاي جامعه است، سياست هايي که در بسياري از کشورها امتحان شده اند، از قبيل کمک ها و وام هاي دولتي به دانش آموزان و دانشجويان در قالب بورسيه هاي دولتي، در رفع اين نابرابري موقعيت ها بسيار موثر خواهد بود. 
    به اين ترتيب، در بسياري از مباحث پيرامون نابرابري يا مساله طرح شده به طور مستقيم به نابرابري مربوط نمي شود يا منشا نابرابري به گونه اي است که وجود آن براي يک اقتصاد کارآمد لازم است. براي اينکه راه بر بحث بسته نشود، لازم است اضافه کنم که ادعاي اين نوشته قابل ابطال است. اگر يک نظريه اقتصادي بتواند مدلي را مطرح کند که نابرابري، مثلادر بازار کار يا بر مبناي داشتن دارايي، باعث افت کارآيي اقتصادي مي شود يا توليد را مختل مي کند و مهم تر از آن، اين نظريه را با شواهد تجربي تقويت کند، ادعاي من باطل خواهد شد. 

    مجوز دخالت بيشتر دولت؟ 
    در نهايت بايد به اين نکته هم اشاره شود که بيشتر راه حل هايي که براي رفع نابرابري ارائه مي شود، به نوعي به دولت ها توصيه مي کند که از ثروتمندان بگير و به فقرا بده. در بهترين حالت، يعني در حالتي که دولت کارآمد و غيرفاسد باشد، چنين راه حلي اما و اگرهاي زيادي دارد، چرا که بايد به سوال بزرگ اثر اين سياست بر کارآمدي اقتصاد پاسخ دهد. براي مثال افزايش ماليات بر درآمد عموما بر توليد و کارآمدي اثر منفي دارد. اين اثر در مورد افراد با درآمدهاي متوسط تقريبا مورد اجماع است؛ اما در مورد اثر ماليات بر افراد بسيار ثروتمند، اجماعي وجود ندارد که البته اين بحث خارج از محدوده مورد نظر من در اين نوشته است. سياست ماليات و توزيع در حالت غير ايده آل؛ يعني در شرايطي که دولت درجاتي از ناکارآمدي يا فساد دارد، علاوه بر پاسخ دادن به سوال فوق، بايد به سوال از اثر ناکارآمدي دولت بر نتيجه نهايي هم پاسخ دهد. در بسياري از موارد دخالت دولت براي حل يک مشکل واقعي، به دليل ناکارآمدي دولت، منجر به ايجاد مشکلات بيشتر مي شود. 
    در نتيجه، حتي اگر اثبات کنيم که نابرابري مشکلي است که بايد رفع شود، نمي توان نتيجه گرفت که مي توانيم دست دولت را براي دخالت بيشتر باز کنيم.

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 10
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 2
    |
    مجموع امتیاز : 2


    پنج نکته درباره‌ی استراتژی بازاریابی رقابتی
    جمعه 24 بهمن 1393 ساعت 3:4 | بازدید : 858 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

     

    پنج نکته درباره‌ی استراتژی بازاریابی رقابتی

    استراتژی بازاریابی رقابتی یکی از قدرتمندترین و کارآمدترین ابزارهای انگیزشی در بازاریابی است، به خوبی جواب داده است؛ در واقع «استراتژی بازاریابی رقابتی» نوعی رویکرد رقابتی است که جنبه‌ی بازاریابی دارد و هدف آن خلق و کسب مزیت رقابتی در طول زنجیره‌ی ارزش صنعت است .

    در این راه وبلاگ‌ها و صفحات مجازی به عنوان پیشرانه‌های مهم آگاهی بخشی می‌توانند با خلق و هدایت اهداف مناسب برای فروش، منجر به جذب مشتریان، کارکنان و در نهایت فرصت‌های جدید شوند. تحقق این اهداف وقتی اهمیت و اثربخشی دوچندان پیدا می‌کند که خریداران پیش از مراجعه‌ی تیم‌های فروش آموزش لازم را در این باب دیده باشند؛ در واقع آموزش دو جانبه می‌تواند به رسیدن به اهداف گسترده‌تر کمک شایانی کند. حالا و در این نوشتار، 5 نکته‌ی کلیدی درباره‌ی استراتژی بازاریابی رقابتی وجود دارد که من از همان ابتدای راه‌اندازی صفحه‌ی خودم به آنها پایبند بودم. امیدوارم این چند نکته به درد کسانی بخورد که در حال طراحی یا بازطراحی استراتژی بازاریابی رقابتی هستند.

    1- هدف خود را به روشنی مشخص کنید

    همه‌ی ما به نوعی فروشنده هستیم؛ یا ایده‌ی خود را می‌فروشیم یا محصولات شرکت‌مان را به فروش می‌رسانیم. برای شرکت‌هایی که کارشان ارایه‌ی سریع و در لحظه‌ی نرم‌افزار به مشتریان است – که از آنان به عنوان شرکت‌های SaaS نام برده می‌شود- وبلاگ، سایت و از همه مهمتر ایمیل مشتریان از اهمیت بالایی برخوردار است. در حقیقت ایمیل مشتریان نوعی ارزش افزوده برای این شرکت‌ها و درحقیقت سرمایه آنان محسوب می‌شود. این نوع شرکت‌ها به سرعت ایمیل‌های وارده را در سیستم خود ثبت می‌کنند. ایمیل مشتریان در دنیای بازاریابی رقابتی بهترین روش برای ترجمه‌ی دیدگاه‌های مشتریان به ارزش مادی است. هر آدرس ایمیل می‌تواند پنجره‌ای جدید به سوی یک مشتری بالفعل محسوب شود.

    2- افزایش ترافیک بازدید از محتوا در تعامل با کاربران است

    یکی از اصلی‌ترین راه‌های گرم نمودن بازار، افزایش ترافیک سایت، صفحه‌ی شخصی یا پست‌هایتان و همچنین افزودن بر میزان بازدیدکنندگان و مخاطبان است. حالا یکی از سریع‌ترین راه‌های افزایش مخاطب در حقیقت عدم اکتفا به صفحه‌ی شخصی و گذاشتن محتوا و پست روی صفحات دیگران و همچنین دیگر صفحات اجتماعی است. تکنیک link back نیز در این گونه موارد به کار می‌آید به طوری که شما می‌توانید با ثبت هر نظر روی محتوای خود در هر کجای فضای مجازی، به سرعت از آن باخبر شوید. اگر در جذب مخاطبان جدید ناتوان باشید یا منتظر آمدن مخاطب به سمت خود شوید، هیچ گاه موفق نخواهید شد.

    3- «صفحه» و «بلاگ» از ابزارهای مهم بازاریابی است

    آنچه شما قصد فروش و عرضه‌ی آن به مشتری را دارید، جدای از رقابت بر سر راضی کردن مشتری برای خرید آن محصول نیست که این رقابت در"روند خرید" معنی پیدا می کند. این روند شامل بسیاری از زمینه‌ها از جمله اطلاع‌رسانی به مشتری درباره‌ی محصول و همچنین نحوه‌ی تولید و کیفیت آن است؛ همین طور متقاعد کردن مشتری برای خرید و نزدیک کردن ایده آل‌های او به محصول مورد نظر نیز در همین پروسه یا روند خرید معنی پیدا می‌کند. یکی از بهترین روش‌ها برای داشتن روند خریدی برتر، استفاده از یک بلاگ یا صفحه‌ی قدرتمند با سیستم تعاملی و پاسخگویی بالاست. با همین صفحات است که یک قدم از رقبایتان جلوتر می افتید. برای فروش یک جنس به مشتری شما باید زوایای مختلف او را بشناسید و برای هر مشتری با جنس یا علاقه خاصی، برگ برنده خود را در رقابت رو کنید.

    4- قانون گردش مالی

    یک صفحه شخصی یا وبلاگ، مانند یک حساب بانکی گردش مالی یا حساب سود و زیان دارد. همیشه به یاد داشته باشید نیمی از بازدیدکنندگان یک پست در یک صفحه، در همان ساعات اولیه یا روز بعد از قراردادن پست، آن را می‌بینند. پس حواستان باشد تاخیر زیادی در گردش مالی خود یا همان پست‌های خود – شامل معرفی اجناس یا برند- ایجاد نکنید و با نو به نو کردن محتوای خود، فضایی پرطراوت به آن ببخشید.

    5- با زیاده گویی مشتری را نپرانید

    مطمئن باشید خیلی از افراد – که مشتریان شما هم جزء آنان هستند- در زمانه فعلی حوصله خواندن متن های طولانی ندارند. پس سعی کنید بسیار موجز و خلاصه وار مطلب خود را رسانده و به سرعت سر اصل مطلب بروید. برای رسیدن به این مقصود تلاش کنید پست های کوتاه کوتاه یا با فواصل کم منتشر کنید. من خودم شعاری دارم و این شعار خواندن یک مطلب در 48  ثانیه است. شما هم سعی کنید مطلب خود را در 48 ثانیه به خورد مخاطب بدهید. می توانید از روش نگارش حلزونی نیز استفاده کنید به طوری که نکات مهم‌تر را در بالای صفحه درج نمایید.

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 10
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 2
    |
    مجموع امتیاز : 2


    نامه‌ایی که "قیمت‌"ها را بالا می‌برد!
    جمعه 24 بهمن 1393 ساعت 2:54 | بازدید : 418 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

     

    نامه‌ایی که "قیمت‌"ها را بالا می‌برد!

    یک بچه هم می‌داند که بازار خودرو انحصاری است. جمشید پژویان رییس سابق شورای رقابت ضمن انتقاد از نامه نعمت‌زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت این مطلب را بیان کرد و افزود: آزاد سازی قیمت خودرو در اختیارات رییس جمهور نیست.
    نامه‌ایی که "قیمت‌"ها را بالا می‌برد!

     

    یک بچه هم می‌داند که بازار خودرو انحصاری است. جمشید پژویان رییس سابق شورای رقابت ضمن انتقاد از نامه نعمت‌زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت این مطلب را بیان کرد و افزود: آزاد سازی قیمت خودرو در اختیارات رییس جمهور نیست. 
     

     

    به گزارش فرارو ، جمشید پژویان، رییس سابق شورای رقابت از نامه وزیر صنعت به رییس جمهور در رابطه با انحصار موجود در بازار خودرو انتقاد کرد و گفت: باید به آقای وزیر تبریک گفت که یک شبه دکترای اقتصاد گرفته‌اند و می‌توانند در مورد مسایل اقتصادی به این شکل اظهار نظر کنند. 

     

    وی افزود: مهم‌ترین انتقادی که به این موضوع مطرح می‌شود این است که انحصار در بازار خودرو ما به خاطر این نیست که ۱۰، ۲۰ خودروساز داریم؛ بلکه وجود انحصار تا زمانی که دو شرکت خودرو ساز ۹۵ درصد بازار را در دست داشته باشند، اجتنباب ناپذیر است. 

    این فعال اقتصادی ادامه داد: ما طی سال‌ها فعالیت در این عرصه یاد گرفته‌ایم، انحصار وقتی ایجاد می‌شود که کسانی بتوانند با توجه به منافع خود در بازار تغییر ایجاد کنند. تفاوت چندانی هم ندارد که یک شرکت این کار را انجام دهد و یا بیست شرکت با همکاری هم میزان و سطح تولید خود را تغییر داده و به این روش در قیمت اثرگذار شوند. 

    وی تاکید کرد: نیازی به طرح مسایل تکنیکی نیست و حتی یک بچه هم درک می‌کند که داشتن سهم ۹۵ درصدی در بازار به انحصار منجر می‌شود. 

    پژویان ادامه داد: نکته دیگری که نباید نادیده گرفت این است که تصمیم گیری در این خصوص به هیچ وجه در حوزه اختیارات رییس جمهور نیست لذا باید از آقای وزیر پرسید که چرا خطاب به ایشان نامه نوشته‌اند. 

    این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه بدون شک خودروساز‌ها از این نامه استقبال خوبی خواهند کرد، گفت: تقابل بین خودروسازان و شورای رقابت دوباره از سر گرفته می‌شود و اوضاع مثل‌‌ همان زمانی خواهد بود که من با وزارت صنعت، خودروسازان و سازمان حمایت از مصرف کننده در رابطه با افزاییش قیمت‌ها جنگ داشتم. 

    وی تاکید کرد که افزایش قیمت نتیجه این راهکار آقای وزیر تنها افزایش قیمت‌ها است و به از میان رفتن انحصار کمکی نمی‌کند. 

    پژویان در پاسخ به پرسش دیگر در مورد اینکه ورود شورای رقابت به بحث قیمت خودروهای وارداتی چقدر ضرورت دارد، گفت: این موضوع چندان ضرورت ندارد و در اولویت‌های شورای رقابت نیز نیست زیرا خودروهای وارداتی با قیمت بالای ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون تومان بازار خاص خود را داشته و حتی می‌توان آن‌ها را کالای خاص با متقاضی خاص و ثروتمند خود دانست. 

    وی افزود: آنچه شورای رقابت در این زمینه مطرح می‌کند، ورود به بحث تعرفه واردات خودروهای وارداتی است. منظور این است که بعد از جداسازی تعرفه آن بخش از خودروهای وارداتی که شاید بتوانند رقیب تولیدات داخل باشند با خودروهای لوکس، فضایی فراهم باشد که مجوز واردات تنها به عده ایی خاص داده نشود. 

    رییس سابق شورای رقابت ادامه داد: خودروهای وارداتی بسیار متعدد هستند و اگر امکان واردات برای همه مهیا باشد، فضای رقابتی می‌تواند مانع از افزایش قیمت آن شود لذا شورای رقابت در صدد ایجاد این فضای رقابتی است.

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 10
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 2
    |
    مجموع امتیاز : 2


    یک میلیون دلار سود پول ایران به جیب چه کسی رفت؟!
    جمعه 24 بهمن 1393 ساعت 2:51 | بازدید : 640 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

     یک میلیون دلار سود پول ایران به جیب چه کسی رفت؟!
    یک میلیون دلار سود پول ایران به جیب چه کسی رفت؟!

    6 ماه است که 8 میلیون دلار پول فدراسیون فوتبال ایران در بانک های سوئیس خوابیده و سود حاصل از آن به جیب گروه دیگری خواهد رفت.

     طبق حساب و کتاب فدراسیونی ها، سود این پول تا به حال نزدیک به یک میلیون دلار بوده است. سوال جدی مسئولان فدراسیون از فیفا این است که چنین سودی به جیب چه کسی خواهد رفت؟ فعلا فیفا برای پرداخت بدهی ایران، بی میل است و فدراسیونی ها اعتقاد دارند، این مسئله بی ارتباط به سوددهی پول فدراسیون نیست.

    اخیرا کفاشیان نام یک بانک ایرانی را در سوئیس به فیفا اعلام کرد و از بلاتر خواست تا با مکاتبات خود، آمریکایی ها را راغب کند که این پول قرار است برای توسعه فوتبال هزینه شود. اما فیفا تا این لحظه پول را واریز نکرده و در آخرین نامه به فدراسیون اعلام کرده که دولت سوئیس موافق انتقال این پول نیست. ظاهرا این قصه سر درازی دارد و بعید به نظر می رسد مشکل به زودی حل شود.

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 10
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 2
    |
    مجموع امتیاز : 2


    کاغذ‌نویس‌ها رفتند؛ دلال‌ها: بانک مرکزی چرا دلار را ارزان نمی‌کند
    جمعه 24 بهمن 1393 ساعت 1:32 | بازدید : 563 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

     

    کاغذ‌نویس‌ها رفتند؛ دلال‌ها: بانک مرکزی چرا دلار را ارزان نمی‌کند

    29 دی 93 بود که بانک مرکزی دستورالعمل مقررات ناظر بر عملیات ارزی صرافی‌ها را منتشر کرد، طبق آنچه در این دستورالعمل آمده بود تعیین نرخ ارز از این پس به‌عهده کانون صرافان ارزی خواهد بود.

    هرچند که با گذشت 20 روز از ابلاغ این دستورالعمل نرخ ارزی از کانون صرافان بیرون نیامد و کماکان عملیات دلالی در منوچهری و بازار سبزه‌میدان نرخ را تعیین می‌کند، البته رئیس کل بانک مرکزی و معاون ارزی وی قبلاً در این‌باره گفته بودند که خرید و فروش ارز و تعیین نرخ در بازار آزاد جرم محسوب می‌شود و کانون صرافان تنها مرجع اعلام نرخ ارز خواهد بود.

    با گذشت حدود 20 روز از ابلاغ این بخشنامه با این سؤال که بالاخره چه‌کسی نرخ ارز را در بازار تعیین می‌کند راهی نبض بازار ارز یا همان خیابان فردوسی شدیم.

    اینجا خیابان فردوسی نبش خیابان منوچهری روبه‌روی پاساژ افشار است، جایی که پیش از این جمعیت چشمگیری از دلالان با سبک و سیاق خود به انجام مبادلات خرد و کلان ارز می‌پرداختند. در نگاه اول همان جمعیت با اندکی ریزش را نسبت به دوران قبل مشاهده می‌کنیم، هرچند دلال‌ها معتقدند این جمعیت از نصف هم کمتر شده است. شاید این گفته دلال‌ها با سوت و کور بودن بازار تأیید شود چراکه دیگر مانند قبل هیاهو مقابل پاساژ افشار نیست.

    تنها صدایی که این روزها از مقابل پاساژ افشار شنیده می‌شود، صدای چند دلال است که معاملات 100دلاری را به‌نمایندگی از صرافی یکی از بانک‌های خصوصی انجام می‌دهند.

    * هشدار تلفنی به دلالان: به بازار نیاید

    دلال‌ها در توضیح خلوتی بازار ارز می‌گویند علت این کاهش جمعیت تماس‌های نامعلومی از سوی برخی دستگاه‌ها با دلال‌های بازار ارز است؛ یکی از دلال‌ها می‌گوید قبل از اینکه بخشنامه بانک مرکزی درباره فعالیت‌های ارزی صرافی‌ها منتشر شود، از شماره تلفن خاصی با تعدادی از دلال‌ها تماس گرفته و تأکید شد که من‌بعد نباید در بازار حضور داشته و به خرید و فروش ارز بپردازند.

    وی با اعلام اینکه نمی‌داند این تماس‌ها از کدام دستگاه انجام شده است، افزود: تلفن موبایل بنده خاموش بود ولی با تلفن منزلم تماس گرفتند و هشدار دادند که در صورت حضور در بازار ارز دستگیر خواهم شد. 

    این جمله از سوی چند دلال دیگر هم تکرار شد،‌ شاید حرف مشترک تمام دلال‌های فردوسی امروز همین جمله بود که با آنها تماس گرفتند و هشدار داده شده که دیگر نباید در بازار ارز حضور داشته باشند.

    * دلال‌های خرده‌پا تنها حاضران این روزهای بازار

    یکی از دلال‌ها می‌گوید وقتی دلار 3600 تومان شده بود از شماره‌ای نامعلوم با دلال‌ها تماس گرفتند و گفتند: دیگر حق ندارید در بازار حضور داشته باشید.

    این در حالی است که مشاهده خبرنگار ما از بازار ارز و مرکز تجمع دلال‌ها مقابل پاساژ افشار حکایت از آن داشت که جمعیتی انبوه از دلالان کماکان در بازار حضور دارند و به انجام مبادلات ارز هرچند خرد می‌پردازند.

    دلال‌ها در توضیح چرایی وجود این جمعیت در پاساژ افشار می‌گویند، اینها همه دلال‌های خرده‌پا هستند که مبادلات خرد انجام می‌دهند چرا که دلال‌های اصلی دیگر به بازار نمی‌آیند.

    * کاغذنویس‌ها رفتند

    وقتی از دلال‌ها پرسیدیم که چه‌کسی نرخ ارز را در بازار تعیین می‌کند این پاسخ مطرح شد که قبلاً مبادلات کاغذی انجام می‌شد و همین معاملات کاغذی موجب تعیین نرخ روز بعد در بازار ارز می‌شد، اما با تماس‌های اخیر و همچنین ابلاغ بخشنامه بانک مرکزی دیگر معاملات کاغذی در بازار انجام نمی‌شود.

    وی می‌گوید کاغذ‌نویس‌ها از بازار جمع شده‌اند و دیگر معاملات کاغذی انجام نمی‌شود، همین یعنی دیگر دلال‌ها نرخ ارز را تعیین نمی‌کنند.

    البته دلال‌های فردوسی تأکید داشتند که پیشتر هم در این بازار مبادلات کاغذی ارز رواج نداشت و بیشتر این معاملات در بازار سبزه‌میدان ثبت و ضبط می‌شد.

    خبرنگار تسنیم از دلال‌ها سؤال کرد که چرا دلال‌های کاغذ‌نویس از بازار رفتند اما دلال‌های خرده‌پا کماکان حضور دارند و مبادلات خرید و فروش را انجام می‌دهند که یکی از آنها گفت هدف بخشنامه بانک مرکزی همین کاغذنویس‌ها بود چرا که دلال‌های خرده‌پا معاملات چندانی انجام نمی‌دهند که بخواهد در بازار اثر بگذارد.

    * حضور فعال دلال‌های بانک‌ها در غیاب کاغذ‌نویس‌ها

    یکی از دلال‌هایی که مقابل پاساژ افشار به دیواری تکیه داده و از کسادی بازار گله‌مند بود در ادامه صحبت‌های همکارانش این را گفت که این معاملاتی که هم‌اکنون در بازار انجام می‌شود کار خود بانک‌هاست چرا که نمایندگان همین بانک‌ها در همین محل داد می‌زنند و بیش از 100هزار دلار را می‌فروشند.

    وی ادامه داد: صرافی یکی از بانک‌های خصوصی چندین نماینده در همین منوچهری دارد که به‌راحتی داد می‌زنند و معاملات 100هزار تایی را انجام می‌دهند؛ بنابراین بانک‌ها نرخ ارز را تعیین می‌کنند نه دلال‌ها. 

    * پلیس وارد عمل نشد؛ تماس‌ها کار خودش را کرد

    یکی دیگر از موضوعاتی که در بازار مشهود بود این است که امسال به‌خلاف سال‌های 90 و 91 نیروی انتظامی وارد بازار ارز نشد و مؤید آن هم عدم حضور نمایندگان این بخش در بازار بود؛ یکی از دلال‌های فردوسی در همین ارتباط می‌گوید: مگر زمانی که نیروی انتظامی سال 91 وارد بازار شد کاری کرد که هم‌اکنون بخواهد با ورودش به بازار مدیریت را به دست بگیرد؟

    وی ادامه داد: با همان تماس‌ها و اس‌ام‌اس‌هایی که برای دلال‌ها آمد، کاغذنویس‌ها رفتند و دیگر جرئت معامله در بازار را ندارند. 

    زمانی که مشغول صحبت با این افراد بودیم تعداد دیگری هم به جمع‌مان اضافه شدند و در ادامه صحبت‌های یکدیگر تأکید داشتند معاملات کاغذی دیگر مُرد.

    یکی از دلال‌ها با گله شدید از سیاست اخیر بانک مرکزی گفت: بانک مرکزی این سیاست‌ را به‌خاطر کاهش نرخ ارز تشکیل داد. ولی الآن باید از این بانک سؤال کرد: چرا نرخ دلار با وجود جمع‌آوری دلال‌ها ارزان نمی‌شود؟

    یکی دیگر از دلالان در همین ارتباط گفت: دلار از 3200 تومان به 3450 تومان رسید و الآن بیش از یک هفته است که روی همین نرخ درجا می‌زند، چرا بانک مرکزی اجازه نمی‌دهد نرخ ارز از این کمتر شود، در حالی که الآن به‌راحتی امکان کاهش نرخ ارز در بازار وجود دارد.

    * بانک مرکزی خودش نرخ را تعیین کند نه کانون صرافان

    به گزارش تسنیم، دلال‌ها این را هم مورد تأکید قرار دادند که کانون صرافان نمی‌تواند مرجع مناسبی برای تعیین نرخ ارز در بازار باشد و همین نکته این ضرورت را بیشتر از قبل تقویت می‌کند که بانک مرکزی خودش نرخ را در بازار تعیین کند.

    کسادی بازار از دیگر نکاتی بود که دلال‌ها از آن به‌شدت گله می‌کردند و می‌گفتند: دیگر کسی مثل قبل دلار نمی‌خرد و کاسبی ما هم مثل سایر بازارها به‌طور کل خوابیده است.

    به گزارش تسنیم، آنچه این روزها در بازار ارز خیابان منوچهری می‌گذرد تنها معاملاتی است که توسط تعدادی از نمایندگان صرافی یکی از بانک‌های خصوصی انجام می‌شود که حجم آن نیز کمتر از 100 دلار نیست و همین نشان می‌دهد که سیاست ارزی جدید بانک مرکزی با وجود اجرای نیمه‌کاره اثر خود را در بازار گذاشته و همین موضوع اهتمام بانک مرکزی را برای مدیریت ویژه بازار ارز می‌طلبد.

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 5
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 1
    |
    مجموع امتیاز : 1


    نفت به ۶۰دلار نزدیک شد
    پنج شنبه 16 بهمن 1393 ساعت 21:59 | بازدید : 587 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

     فت به ۶۰دلار نزدیک شد

     

     بهای نفت در بازارهای جهانی در ادامه افزایش چهار روزه خود بیش از سه دلار دیگر افزایش یافت و به مرز 58 دلار در هر بشکه رسید.

       به رغم علائمی مبنی بر ثبت یک افزایش شدید در ذخایر نفت آمریکا در هفته گذشته سرمایه‌گذاران بازار نفت تقریبا به یقین رسیده اند که قیمت های نفت پس از هفت ماه کاهش به کف بازار رسیده است.

    فعالان بازار می گویند که افزایش اخیر قیمت ها همچنین ناشی از برنامه بریتیش پترولیوم برای کاهش 13 درصدی سرمایه‌گذاری های خود در سال 2015 بوده است.

    این اعلام بریتیش پترولیوم پس از اعلام دیگر شرکت‌های بزرگ انرژی مبنی بر کاهش سرمایه‌گذاری‌های خود در سال جاری رخ می دهد.

    بهای نفت برنت دریای شمال در معاملات امروز با سه دلار و 16 سنت افزایش (حدود شش درصد به 57 دلار و 91 سنت) در هر بشکه رسید.

    در ساعات اولیه امروز برای اولین بار از پایان ماه دسامبر معاملات نفت برنت در معاملات امروز به 59 دلار در هر بشکه نیز طعنه زد.

    همچنین نفت سبک آمریکا نیز با سه دلار و 48 سنت (هفت درصد) افزایش 53 دلار و 5 سنت در هر بشکه معامله شد.

    نفت آمریکا نیز در معاملات امروز تا 54 دلار و 24 سنت در هر بشکه بالا آمد.

    نفت برنت و نفت سبک آمریکا سپس در پی انتشار برآورد موسسه نفتی آمریکا مبنی بر افزایش بیش از شش میلیون بشکه‌ای ذخایر نفتی این کشور در هفته گذشته حدود یک دلار در هر بشکه کاهش یافت. این پنجمین هفته متوالی است که ذخایر نفت آمریکا افزایش پیدا می کند.

    نگرانی ها درباره عرضه بیش از حد نفت در بازارهای جهانی در ماه های ژوئن تا اواخر ژانویه به کاهش 60 درصدی قیمت نفت منجر شد.

    اما در معاملات چهار روز گذشته نفت برنت و نفت آمریکا حدود 9 دلار (19 درصد) افزایش قیمت داشته اند.

    این افزایش از روز جمعه زمانی که شرکت خدمات نفتی باکرهیوز اعلام کرد تعداد سکوهای حفاری نفت آمریکا بیشترین کاهش هفتگی را طی 30 سال گذشته داشته شروع شد.

    فیل فلین تحلیلگر نفتی در شیکاگو گفت: تعدادی از فاکتورها و یا عوامل در حال بالا بردن قیمت نفت هستند.

    روز سه شنبه ارزش دلار در برابر دیگر ارزها حدود یک درصد کاهش یافت که بیشترین کاهش روزانه از اکتبر 2013 تاکنون محسوب می شود.

    این امر باعث افزایش ارز کالاهایی که با دلار معامله می شوند شد.

    به رغم افزایش بهای نفت طی چهار روز گذشته برخی فعالان نسبت به پایان سقوط آزاد قیمت نفت تردید دارند و به افزایش ذخایر نفت خام آمریکا در هفته گذشته استناد می کنند.

    اعتصاب کارکنان پالایشگاه های آمریکا نیز روز گذشته وارد سومین روز خود شد که یکی دیگر از عوامل افزایش قیمت‌ها است.

    تحلیلگران در نظرسنجی رویترز گفتند که معتقدند ذخایر نفت خام و بنزین آمریکا احتمالا در هفته منتهی به 30 ژانویه 3.5 میلیون بشکه در روز افزایش یافته است.

    اداره اطلاعات انرژی آمریکا گزارش خود درباره ذخایر نفتی این کشور را در هفته گذشته امروز منتشر خواهد کرد.

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0


    پشت پرده کاهش قیمت نفت لو رفت
    شنبه 20 دی 1393 ساعت 23:5 | بازدید : 862 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

     

    پشت پرده کاهش قیمت نفت لو رفت

    با وضعیت بد "ملک عبدالله"، سعودی زمان اشتباهی را برای جنگ نفتی انتخاب کرده است.

    یک نشریه آمریکایی با اشاره به مشکلات متعدد عربستان از جمله بیماری پادشاه، می‌افزاید: ادامه سیاست فعلی عربستان برای کاهش قیمت نفت با توجه به مشکلات کنونی اشتباه است.

    این نشریه آمریکایی در مقاله ای با عنوان نمایشنامه نفت سعودی...چرا عربستان به کاهش قیمت نفت ادامه می دهد؟ ناخواسته از توطئه کاخ سفید و ریاض برای کاهش قیمت نفت پرده برداشت و ضمن اشاره به بیماری "عبدالله بن عبدالعزیز" پادشاه عربستان به سیاست فعلی این کشور در کاهش قیمت نفت پرداخت.

    فارین افرز نوشت: دوشنبه (۱۵ دی) داعش به مرز عربستان حمله کرد و یک ژنرال سعودی و دو نگهبان از گارد مرزی در این حمله کشته شدند.این اولین هجوم علیه عربستان از زمان تشکیلات ائتلاف جهانی علیه داعش بود.

    موضوع وخامت وضعیت سلامتی پادشاه عربستان که در بیمارستان بستری شده است و از التهاب ریوی حاد رنج می برد ، بحث و سوال های بسیاری را به راه انداخته است.

    از سوی دیگر قیمت هر بشکه نفت برای اولین بار از سال ۲۰۰۹ به ۵۰ دلار رسید و همه چشم های به سمت عربستان سعودی به عنوان کشوری که ۷۳ درصد از منابع زیرزمینی نفت را در اختیار دارد ، دوخته شد تا شاید با کم کردن تولیدش بهای نفت کمی بهبود یابد اما عربستان نپذیرفت.

    مشکل است که باور کنیم عربستان نتایج ژئو سیاسی این قمارش را نداند. کاهش قیمت نفت به معنای درآمد کمتر برای کشورهای دارای نفت مانند ایران و روسیه است. عربستان امید دارد به این وسیله، بر ایران به خاطر برنامه هسته ای و برخی سیاست هایش درمنطقه فشار بیاورد و از سوی دیگر بر سیاست روسیه در اوکراین نیز تاثیر بگذارد.

    فارین افرز اذعان کرد: اما این اقدامات سعودی باعث کوتاه آمدن ایران و یا روسیه نشد بلکه دقیقا نتیجه بالعکس داد. ایران حمایت هایش را از سوریه شدت بخشید و "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه این فرصت را غنیمت شمرد و آمریکا را دخیل در اوضاع نابسان اقتصادی کشور اعلام کرد و به این وسیله حمایت ملی بیشتری برای خود به دست آورد و به هیچ وجه قصد عقب نشینی از اوکراین ندارد.

    این نشریه سپس با ادامه کاهش نفت ، برای عربستان در سال ۲۰۱۴ خسارت ۸۹ میلیارد دلاری پیش بینی کرد که احتمالا این کشور را در بودجه دچار مشکل خواهد کرد.

    نشریه آمریکایی فارین افرز نوشت: با وضعیت وخیم ملک عبدالله، رقابت بر سر قدرت و پادشاهی، فشارهای داخلی، درگیری در یمن به عنوان همسایه عربستان، تهدیدات داعش و غیره، عربستان زمان عجیبی را برای اقدام فعلی ژئوسیاسی خود در جهان نفت انتخاب کرده است.

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0


    درباره فساد مالی در ایران
    جمعه 15 آبان 1393 ساعت 23:57 | بازدید : 800 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

    درباره فساد مالی در ایران

     

    اگر بخواهیم در مورد فساد مالی در ایران صحبت کنیم، به طور کلی در سطح نظری، فساد بر دو مولفه متمرکز است. در درجه اول فساد را بیش از هر چیز باید ناشی از ضعف بنیادین دولت به حساب آورد. این ضعف بنیادین دولت وجوه متنوع بی‌شمار و به ویژه یک خصلت پارادوکسیکال دارد که این وجه اخیر به خصوص با به کار بردن تعبیری که چامسکی دارد، به عنوان دولت‌های «فرومانده» بهتر قابل درک می‌شود. به گونه‌ای که اگر ضعف بنیادین دولت‌ها درست شکافته شود نشان‌دهنده این خواهد بود که فروماندگی دولت‌ها در زمینه بسط و گسترش بیش از هر چیز به مساله اختیارات بیش از حد و همراه با پاسخگو نبودن دولت‌ها مربوط می‌شود.
    در درجه دوم از منظر نهادی مساله فساد بیش از هر چیز به منزله عدم شفافیت در نظام آمار و اطلاعات و فرآیندهای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع برمی‌گردد. آنچه برای بررسی ایران می‌تواند حائز اهمیت باشد و تاکید دارم جدی گرفته شود این است که برای ردگیری فساد در دوره پهلوی -که یکی از مهم‌ترین عناصر مشروعیت‌زدا برای حکومت پهلوی فساد مالی بیش از حد آنها بوده است- باید به منابع قابل اعتمادی که حتی دست‌نشاندگان و دست‌اندرکاران آن دوره هم قبول داشته باشند یا نتوانند رد و انکار کنند از قبیل مقامات اقتصادی آن دوره که در مجموعه تاریخ شفاهی هاروارد آمده است و به ویژه خاطرات فردوست مراجعه شود تا جایی برای غرض‌ورزی و تعصب باقی نماند.
    راهی ساده و در دسترس که در سطح نظری و روش‌های عملی برای مبارزه با فساد در نظام جمهوری اسلامی می‌تواند امکان‌پذیر باشد مراجعه به تاریخ است و یکی از قابل‌اعتناترین آنها این است که به گواه گزارش‌ها و اسناد رسمی موجود، اقتصاد سیاسی ایران از نظر پاکدامنی اقتصادی بالاترین سطح سلامت را در 10ساله اول بعد از انقلاب اسلامی داشته است و اگر مجالی باشد توضیح می‌دهم این مساله بیشتر تابع نوآوری‌های نهادی کاهنده هزینه مبادله بوده است. همچنین گسترش و تعمیق فساد مالی در دوره پس از جنگ نیز تابع کنار گذاشته شدن همان نوآوری‌های نهادی در ایران پس از جنگ است که البته با انتخاب سیاست‌های نامناسب و شکست‌خورده موسوم به بسته سیاست‌های تعدیل ساختاری با هم گره خوردند و آشفته بازار ترکیب‌کننده فساد و ناکارایی را طی ربع قرن اخیر به کشورمان تحمیل کرده‌اند و در میان اجزای بسته سیاستی مزبور نیز در جای خود به وضوح و با شواهد غیرقابل انکار می‌توان نشان داد وارد کردن شوک‌های قیمتی در مورد قیمت‌های کلیدی بالاترین سهم را در گسترش و تعمیق فساد مالی همراه با ناکارآمدی‌های فزاینده داشته است.
    به قاعده کج‌فهمی‌ ما و برخوردهای ایدئولوژی‌زده نئوکلاسیک‌های وطنی با تئوری‌ها در کنار آشنایی اندک آنها با واقعیت‌های تاریخی-نهادی کشور و غفلت از بنیان‌های روش‌شناختی علم اقتصاد مشاهده می‌شود که آنها تک‌سبب‌بینانه و ترجمه‌ای‌اندیشانه طی ربع قرن اخیر این ایده را افتان و خیزان پیش برده‌اند که فقط و فقط با دستکاری قیمت‌های کلیدی همه مشکلات ساختاری و نهادی و فن‌شناختی کشور را حل و فصل کنند. این تصور خام و مخرب تا الان مبنای سیاستگذاری کشور بوده است. مسوولان نیز گمان نمی‌کردند در غیاب کارآمد‌سازی نهادهای پشتیبان بازار اجازه عملکرد آزادانه دادن به نیروهای بازار برای جامعه چندان مناسب نخواهد بود. ما در دوره پس از پیروزی انقلاب شاهد این مساله بودیم که بی‌سابقه‌ترین سطوح تجربه‌شده در فساد مالی، مرتبط به دوره جهش قیمت نفت و دستکاری قیمت‌های کلیدی است مخصوصاً در سال 1384 و بعد از آنکه این مساله منجر به روند بی‌سابقه علم‌گریزی، برنامه‌گریزی و قانون‌گریزی شد. این روند موجب شد ما به میان کشورهایی با بدترین سطح فساد مالی سقوط کنیم. به نظر من اینها می‌تواند برای ما نکات آموزشی خوبی به همراه داشته باشد. از جمله اینکه اشخاص نیز گرچه سهمی در این به‌هم‌ریختگی و گستردگی فساد داشتند ولی من همچنین بر این باور هستم که سیستم نهادی ماست که در غالب غیرمتعارف اجازه انجام فساد را می‌دهد.

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0


    سهم هر ایرانی از بدهی‌ این 4 نفر چقدر است؟
    چهار شنبه 21 اسفند 1392 ساعت 23:23 | بازدید : 720 | نویسنده : حمید | ( نظرات )
    یکی از مشکلات و مسائل اصلی کشور، سوء استفاده برخی افراد از فشارهایی است که بر کشور و نظام جمهوری اسلامی در برهه‌های مختلف وارد آمده است؛ سوء‌ استفاده‌ای که در سال‌های اخیر از جیب هر ایرانی مبلغی را به یغما برده است.
    در دو سه سال اخیر روند تخلفات مالی هم به لحاظ حجم تخلف و هم به لحاظ تعداد، روند رو به افزایشی داشته است و با وجود اینکه قانونگذار، اشد مجازات برای اخلالگران نظام اقتصادی یعنی اعدام را در نظر گرفته است اما خروجی این مجازات عملا عدم بازدارندگی از وقوع تخلف بوده است.

    برخی کارشناسان عدم قاطعیت در برخورد با متخلفان مالی و طولانی شدن روند رسیدگی و نهایتا نحوه اجرای احکام را دلیل اصلی وقوع جرایم مالی میلیاردی می‌دانند و برخی دیگر نیز نارسایی سیستم مالی و اقتصادی کشور و باز بودن راه‌های فرار را دلیل تکرار و وقوع تخلفات مالی می‌دانند.

    البته در کنار موارد فوق، نقاط ضعف سیستم اداری یکی دیگر از زمینه‌های بروز فساد مالی و اختلاس‌های هزاران میلیارد تومانی است، چرا که اگر از داخل سیستم تصمیم‌گیری و نظارتی، فرد یا افرادی با متخلفان همکاری نداشته باشند، عملا یا تخلفی رخ نخواهد داد یا اینکه اگر هم به وقوع بپیوندد، با این سطح و گستردگی نخواهد بود.

    متاسفانه میزان تخلفات مالی که در یکی دو سال اخیر رسانه‌ای شده است، آنقدر بزرگ و نجومی بوده که به سطح اعتماد عمومی به نظام اقتصادی و نظارتی کشور ضربات جدی وارد کرده است، تا آنجا که برخی به خاطر همین مساله خواستار عدم رسانه‌ای شدن مابقی تخلفات مالی میلیاردی در آینده نزدیک هستند.

    مشکلات اقتصادی کشور از یک‌سو و کمبود منابع مالی دولت برای پرداخت یارانه‌ها یا هزینه طرح‌های عمرانی در سال 93 در حالی است که مبالغی که توسط چهار نفر به طور مشکوک دریافت شده و پرونده آنها در محاکم قضایی مفتوح است، بیش از 33 هزار میلیارد تومان است.

    «م.ز» معروف به سلطان وثیقه 12 هزار میلیارد تومان، بابک زنجانی 13 هزار میلیارد تومان، مه‌آفرید امیرخسروی سه هزار میلیارد تومان و حسین هدایتی پنج هزار میلیارد تومان به سیستم بانکی و اقتصادی کشور بدهکارند. حجم مبالغی که در اختیار این چهار نفر است، آنقدر بالاست که اگر بخواهیم این مبلغ نجومی را بین مردم ایران تقسیم کنیم، به هر یک از 75 میلیون ایرانی، حدود 450 هزار تومان خواهد رسید.

    البته اگر ارزش هر دلار را در بازه سال‌های 89 و 90 و 91 به طور متوسط 1100 تومان در نظر بگیریم و ارزش کنونی را به قیمت بازار آزاد 3000 تومان تخمین بزنیم، با یک حساب سرانگشتی در خواهیم یافت که اکثر بدهی این آقایان به اصطلاح تاجر، خیلی بیش از این 33 هزار میلیارد تومان خواهد بود. به طور مثال تنها در مورد «م.ز» که خبر بازداشت وی توسط سخنگوی قوه قضائیه در تاریخ 24 مهر 1391 اعلام شده بود، حجم بدهی 12 هزار میلیارد تومانی‌اش، بیش از 32 هزار میلیارد تومان خواهد شد.

    با توجه به اینکه اکثر این تخلفات مالی از بعد از دور دوم ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد یعنی بعد از سال 88 آغاز شده است و در زمان تشدید تنش بین ایران و 1+5 و افزایش تحریم‌ها برخی از این افراد از فضای موجود سوء استفاده کرده‌اند، به نظر می‌رسد که برای تحقق عدد درست بدهی‌های مالی این چهار نفر، باید ضریبی متشکل از نرخ سود بانکی و تورم از یک‌سو و نرخ افزایش قیمت ارز از سوی دیگر را نیز در نظر داشت.

    اگر در بازه سال‌های 89، 90 و 91 قیمت متوسط دلار را 1100 تومان فرض کنیم و قیمت دلار در بازه سال‌های 91 الی اسفند 92 را 3300 تومان در نظر بگیریم، همچنین اگر نرخ تورم متوسط موجود در کشور را در بازه سال‌های اخیر، رقم تخمینی 25 درصد (که بسیار پایین‌تر از رقم تورم واقعی است) در نظر بگیریم و با این عدد بخواهیم رقم بدهی ریالی این چهار نفر را محاسبه کنیم، باید از ضریب متوسط 2.44 بهره بگیریم.

    با توجه به محاسبات سرانگشتی و نه‌چندان دقیق فوق، رقم بدهی این چهار نفر بین 81 هزار میلیارد تومان تا 99 هزار میلیارد تومان برآورد می‌شود که اگر بخواهیم از این رقم سهم ایرانی را بپردازیم، به هر شهروند ایرانی یک میلیون و 80 هزار تا یک میلیون و 320 هزار تومان خواهد رسید.

    حجم پول‌هایی که به هر ایرانی در مدت 39 ماه گذشته تحت عنوان یارانه نقدی پرداخت شده است تقریبا یک میلیون و 730 هزار تومان بوده است. اما اگر بخواهیم این عدد را با زمانی که جلوی رانت این افراد گرفته شده است یعنی سال 91 مقایسه کنیم، درمی‌یابیم که این چهار نفر به اندازه کل ملت ایران پول گرفته‌اند و در حالی که بارها زمان پرداخت یارانه جلو و عقب شده است و برخی از مردم برای گرفتن چندرغاز باید در صف عابربانک می‌ایستادند، این آقایان بدون نوبت و با کمال افتخار، هزاران میلیارد تومان از پول این کشور را در جیب گذاشته‌اند و در حال رکوردشکنی در مسابقه بدهی به ایرانیان هستند.

    البته در کنار این رکوردشکنی‌های مالی، رکوردهایی همچون وثیقه 500 میلیارد تومانی «م.ز» و یا ولخرجی‌های خاص و مشهور هدایتی و دریافت لقب عابربانک فوتبال ایران و پرسپولیس، شکستن رکورد تهیه‌کنندگی همزمان چندین فیلم جشنواره فجر توسط بابک زنجانی و هدیه‌های میلیاردی برای همسران و دوستان از ساعت گرفته تا انگشتر، همه محصول گسترش بی‌عدالتی دولت در توزیع منابع است.

    به نظر می‌رسد برخورد قاطع قوه قضائیه با متخلفان، تسریع در رسیدگی به پرونده‌ها، اطلاع‌رسانی سریع و دقیق به افکار عمومی، عدم مسکوت گذاشتن پرونده‌های میلیاردی، عدم اکتفا به صدور قرارهای وثیقه و کفالت و محکوم کردن عاملان این تخلفات به اشد مجازات می‌تواند در اعتمادسازی افکار عمومی و جلوگیری از تکرار چنین فجایع اقتصادی موثر باشد.
     

    موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

    |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0


    صفحه قبل 1 صفحه بعد

    تبلیغات
    آموزش تخصصی بازار مالی (بورس و اوراق بهادار - فارکس - طلا - بورس کالا - بورس نفت - بورس های بین المللی و....) بصورت کاملا" خصوصی و یا غیر خصوصی سئوالات و یا تقاضای خود را به آدرس hm.nazari20@gmail.com و یا hm.nazari20@yahoo.com ارسال کنید
    منوی کاربری


    عضو شوید


    نام کاربری
    رمز عبور

    :: فراموشی رمز عبور؟

    عضویت سریع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری
    موضوعات
    نویسندگان
    نظر سنجی

    چه مطالبی را با توجه به اینکه وبلاگ اموزشی است نیاز است بیشتر به آن بپردازیم متشکرم

    آرشیو مطالب
    آخرین مطالب
    خبرنامه
    براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



    دیگر موارد
    آمار وب سایت

    آمار مطالب

    :: کل مطالب : 891
    :: کل نظرات : 0

    آمار کاربران

    :: افراد آنلاین : 1
    :: تعداد اعضا : 109

    کاربران آنلاین


    آمار بازدید

    :: بازدید امروز : 178
    :: باردید دیروز : 147
    :: بازدید هفته : 325
    :: بازدید ماه : 1276
    :: بازدید سال : 10176
    :: بازدید کلی : 130717